سلبریتی ها چگونه می توانند از کالای ایرانی حمایت کنند؟

چرا شخصیت های محبوب مانند هنرمندان و ورزشکاران صحبتی درباره حمایت از کالای ایرانی به عنوان شعار سال نکردند؟

بیاییم موضوع را اینگونه بازگو کنیم که آیا کالای ایرانی به آن سطح کیفیت  دلخواه نرسیده است که کسی از صحبت درباره کالای ایرانی خجالت زده نشود؟ برمیگردیم به بیانات مقام معظم رهبری که در گوشه ای از سخنان خود به این مسئله پرداختند. می فرمایند باید تعصب نسبت به کالای ایرانی داشته باشیم مانند تعصبی که به تیم مورد علاقه مان داریم .وقتی به تیم محبوبتان تعصب دارید، باختن و بد بازی کردن آن را تحمل ‌می کنید، اگر ضعف تیم‌تان هم از حد رد شود، چون خودتان را جزئی از تیم می دانید دست از هواداری برنمی‌دارید بلکه بدنبال اعتراض و اصلاح کردن بر می‌آیید. ما باید با کالای داخلی هم همینگونه روبرو شویم. اگر به تولید ملی تعصب داشته باشیم ضعف و خطای گاه گاه آن را تحمل می کنیم، اگر هم از حد رد شد بدنبال اعتراض و اصلاح برمیاییم، نه اینکه بی تفاوت از کنار آن رد شده و تیم خود را عوض کنیم.

وقتی یک فرد مشهور مردم را به کالای ایرانی سوق دهد، مردم تحت تاثیر قرار گرفته و به دنبال کالای ایرانی خواهند رفت. شاید با خود بگویید که بعضی از هنرمندان در گذشته حمایت خود را از کالای ایرانی اعلام کردند. درست است! ولی زمان شناسی در رساندن پیام تاثیر زیادی دارد. وقتی همه هماهنگ با رهبر جامعه شعار سال را فریاد بزنند تاثیر بیشتری دارد تا زمانی که فریادهای پراکنده در زمان های متفاوت به گوش برسد.

سوال اینجاست سلبریتی ها چگونه می توانند حمایت خود از کالای ایرانی را اعلام کنند؟ سلبریتی ها می توانند در صفحات شبکه های اجتماعی خود مانند اینستاگرام، فیسبوک و توییتر و… حتی با یک پوستر از تولید ملی و شعار سال حمایت کنند و یا در مصاحبه ها و مراسم های مختلف حمایت خود را بیان کنند. آنها می توانند در عمل با پوشیدن لباس های ایرانی و بیان تجربیات خود از یک کالای با کیفیت ایرانی آن را به مردم معرفی کنند.

من اگر برخیزم تو اگر برخیزی…همه بر می خیزند…

در اینجا تاریخ را مرور می کنیم و حمایت قابل تقدیر برخی از هنرمندان از کالای ملی در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا را نمایش می دهیم:

مهدی فقیه

مهدی فقیه بازیگر پیشکسوت عرصه هنرهای نمایشی، شهروندان را به خرید کالای ایرانی ترغیب کرد و گفت:‌ خرید کالای ایرانی ، پایبندی به ارزشهای فرهنگ و هنر ایران زمین است.

این هنرمند اظهار کرد : زمانی که پارچه ایرانی با بته جقه ، ترمه و ترنج می تواند نقش های اهورایی بیافریند چرا ما باید لباس و پارچه و کالای خارجی مصرف کنیم ؟

وی خرید کالای ایرانی را گام نهادن در مسیر تعالی و توسعه اقتصاد ایرانی ارزیابی کرد و گفت : براستی ما از تولید کالای مرغوب و بهینه که یک سرو گردن از کالای خارجی بالاتر است چیزی کم نداریم، بسیاری از کالاهای ما به کشورهای همسایه صادر می شود و دوباره با مارک خارجی به کشورمان بازمی گردد.

فقیه گفت: این موضوع نشانگر آن است که تصور بهتر بودن کالای خارجی فقط یک پندار نادرست است، ایرانی باید به مرغوبیت و بهینه بودن کالای ساخت داخل اعتماد کند.

مجید مظفری

مجید مظفری گفت: برای حمایت از تولیدات داخلی باید دولت با تمام توان وارد این عرصه شود.
وی گفت: دولت می تواند با کاهش واردات، ارائه تسهیلات گمرکی به تولیدکنندگان برای افزایش صادرات و غیره از تولیدکنندگان کشور حمایت کند.
بازیگر فیلم سینمایی «سگ کشی» افزود: می توانیم در این عرصه از تجربیات موفق سایر کشورها همچون چین بهره مند شویم.
وی ادامه داد: مردم ایران زمین هیچ گاه نمی خواهند از تولیدکنندگان وطنی حمایت نکنند اما باید تولیدات نیز از لحاظ کیفیت دارای ارزش بالایی باشند.

مدیر کاخ مردمی جشنواره فیلم فجر خاطرنشان کرد: خرید کالای ایرانی در ایجاد اشتغال در کشور سهم بسزایی دارد زیرا سبب گردش چرخه کاری افراد زیادی اعم از تولیدکننده، فروشنده، واسطه گر، کارمند بانک، رانندگان و غیره می شود.

وی یادآور شد: به طور حتم خرید هر کالای ایرانی سبب اشتغال افراد زیادی به صورت زنجیره وار می شود و اگر این روند ادامه یابد بیکاری ریشه کن می شود.
این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون کشور افزود: به نوبه خود و به عنوان یک ایرانی سعی می کنم از تولیدات داخلی استفاده کنم اما شرط اصلی برای من کیفیت مناسب و مطلوب کالای مورد نیاز است.

وی با استقبال از راه اندازی کمپین خرید کالای ایرانی توسط خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) گفت: باید تمام مردم ایران از این کمپین حمایت کنند، زیرا سبب رونق اشتغال و خروج بنگاه های اقتصادی از حالت ورشکستگی می شود.

کامران تفتی

کامران تفتی بازیگر خوش آتیه تلویزیون گفت: حمایت از خرید کالای ایرانی که این روزها کمپین آن در فضای مجازی راه اندازی شده، مصداق عینی عشق به کشور و حمایت از تولیدات داخلی است امیدوارم همه و همه در این کمپین شرکت کنند.

تفتی با بیان اینکه مردم ایران همواره با عشق و علاقه از رویکردهای اقتصادی و تقویت معیشت جامعه حمایت می کنند، اظهار کرد: در عین حال نیز باید به نیاز، انتخاب و سلایق مردم احترام گذاشت، و کالاها با کیفیت بهتر، تنوع بیشتر و بر اساس نیاز تولید شود.

بازیگر سریال تلویزیونی «زیر هشت» ادامه داد: حمایت از مصرف کالای ایرانی باید به یک فرهنگ عمومی تبدیل و به مردم در این زمینه اطلاع رسانی درستی شود زیرا خرید کالای ایرانی منجر به رونق اقتصاد و افزایش تولیدات ملی خواهد شد.

تفتی با بیان اینکه تولید کالای با دوام و با کیفیت نمادی از فرهنگ یک کشور است، تصریح کرد: با توجه به اینکه در کشوری با فرهنگ غنی و باستانی زندگی می کنیم، بهتر است برخی از کالاهای ایرانی در اشکال متنوع نمادی از آداب و سنن ما باشد و این باعث می شود که در دنیا نیز فرهنگ ایرانی شناخته تر شود.

بازیگر فیلم سینمایی «مرگ کسب و کار من است» خاطرنشان کرد: بهره گیری از تکنیک های مختلف می تواند افراد جامعه را با مزیت برندهای ساخت داخل آشنا ساخته و افراد را در انتخاب و خرید کالای ایرانی ترغیب کند.

ستاره اسکندری

ستاره اسکندری با دعوت از مردم برای حمایت و خرید از کالای ایرانی، این اقدام را رونق بخش اقتصاد داخلی کشور دانست.

ستاره اسکندری ضمن تاکید بر خرید کالای ایرانی بویژه پوشاک افزود: پوشاک یک هویت ملی است و حمایت از طرح های ملی که تلفیقی از شخصیت و محلیت افراد است، علاوه بر رونق اقتصاد داخلی این صنعت، در سطح دنیا نیز بازتاب فراوانی خواهد داشت.

وی از متولیان و دست اندرکاران و سیاستگذاران خواست از طراحان جوان ایرانی با دادن امکانات و تسهیلات مالی حمایت کنند تا آنان بتوانند تبدیل به یک برند معتبر شده و در سطوح بین المللی نیز شناخته شوند.

بازیگر سریال تلویزیونی «شوق پرواز» با بیان اینکه، راه اندازی کارگاه های مختلف در زمینه پوشاک از جمله پوشش برای زنان علاوه بر حمایت از خرید کالای ایرانی زمینه اشتغال را نیز فراهم می آورد، اظهار کرد: وقتی دولت از تولیدکنندگان حمایت ویژه ای کنند، آنان نیز کیفیت کار را ارتقا داده و سعی خواهند کرد کالاهای خود را به بهترین نحو تولید کنند.

اسکندری تصریح کرد: همچنین باید شرایط تولید کالا بگونه ای باشد که در دسترس همه مردم قرار گیرد و مردم نیز به این باور برسند که کیفیت کالای ایرانی بالاتر از کالای خارجی است.
بازیگر سریال تلویزیونی «زعفرانی» با بیان اینکه خلاقیت ها باید تنها برای تولید کالای ایرانی بکار گرفته شود، گفت: جامعه ایرانی مختص ما است و باید بتوانیم کالاهایی را تولید کنیم که گویای فرهنگ و تمدن ما باشد.

زیست؛ بازار زندگی ایرانی…


رهبر انقلاب: اگر تولید ملی شتاب بگیرد، بسیاری از مشکلات حل خواهد

سال 97، توسط رهبر انقلاب، سال حمایت از کالای ایرانی نام گرفت. در این مطلب پیام نوروزی ایشان و سخنرانی تفصیلی ایشان درباره شعار سال را مرور می کنیم:


پیام نوروزی رهبر انقلاب: اگر تولید ملی شتاب بگیرد، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد

رهبر انقلاب اسلامی در پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال 97 : درباره‌ی سال 97 -سالی که از این لحظه آغاز میشود- آنچه مهم است، این است که همه باید سخت کار کنند.

بنده در شعارهای سالها معمولاً مخاطب را مسئولین قرار میدادم؛ امسال مخاطب، همه‌ی آحاد ملّت و از جمله مسئولین خواهند بود. مقدّمتاً عرض کنم، مسئله‌ی اقتصاد و فرهنگ و مسائل گوناگون همه مطرح است لکن مسئله‌ی اصلی ما امسال هم مسئله‌ی #اقتصاد و #معیشت مردمی است.

همه باید تلاش کنند، همه باید کار کنند و محور هم عبارت است از #تولید_ملی؛ یعنی اگر چنانچه تولید ملّی را -با شرحی که ان‌شاءالله در سخنرانی عرض خواهم کرد- همه تعقیب کنند و دنبال‌گیری کنند، بسیاری از مشکلات اقتصادی، #مشکلات_معیشتیِ مردم -هم مسئله‌ی #اشتغال، هم مسئله‌ی #سرمایه_گذاری و بقیّه‌ی چیزها- حل خواهد شد. #آسیبهای_اجتماعی به میزان زیادی کاهش پیدا خواهد کرد؛ یعنی محور، تولید ملّی است.

بنابراین اگر تولید ملّی شتاب بگیرد، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. من این را محور قرار دادم برای شعار امسال؛ شعار امسال «حمایت از کالای ایرانی» است؛ سال «حمایت از کالای ایرانی». این فقط مربوط به مسئولین نیست؛ آحاد ملّت همه میتوانند در این زمینه کمک بکنند و به معنای واقعی کلمه وارد میدان بشوند.

البتّه این حمایت از پنج شش جهت، ابعاد مختلفی دارد که این ابعاد را من ان‌شاءالله در سخنرانی باز خواهم کرد و تشریح خواهم کرد و آنچه را که قشرهای مختلف مردم و مسئولینِ گوناگون کشور میتوانند انجام بدهند، ان‌شاءالله مطرح خواهم کرد.

امیدوارم ان‌شاءالله خدای متعال کمک کند، هم به مسئولین، هم به مردم که بتوانند وظایف خودشان را به بهترین وجهی انجام بدهند و امسال این شعار را -که شعار «#حمایت_از_کالای_ایرانی» است- به معنای واقعی کلمه به تحقّق برسانند. 96/12/29

بیانات رهبر انقلاب در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی 

در نخستین روز از سال 1397

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی? سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی? محمّد و علی? آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّهالله فی الارضین. اللّهمّ صلّ على? ولیّک علىّ بن موسی?‌ عدد ما فی علمک صلاهً دائمهً بدوام عزّک و سلطانک، اللّهمّ سلّم على? علىّ بن موسى‌ الرّضا عدد ما فی علمک سلاماً دائماً بدوام مجدک و عظمتک و کبریائک. اللّهمّ صلّ علی? ولیّک علیّ بن محمّد الهادی النّقیّ سلاماً دائماً بدوام عزّک و سلطانک.

خدای متعال را شاکرم که توفیق عنایت کرد یک بار دیگر، یک سال دیگر در کنار این بقعه‌ی مطهّر و مبارک با شما مردم عزیز و وفادار دیدار کنم و سلام مخلصانه‌ی خود را به زوّار عزیزی که از سراسر کشور در اینجا اجتماع کرده‌اند و به مجاوران محترم این شهر مقدّس عرض کنم. حلول سال نو و عید نوروز را تبریک عرض میکنم و شهادت حضرت امام هادی (سلام‌اللّه‌علیه) را تسلیت عرض میکنم. این امام بزرگوار در مجموعه‌ی آثار و برکاتی که از ائمّه‌ی هدی? (علیهم‌السّلام) رسیده است، این خصوصیّت را دارد که در ضمن زیارت، مهم‌ترین فصول مربوط به مقامات ائمّه (علیهم‌السّلام) را با بیان وافی و شافی، با زیباترین تعبیرات بیان کرده‌اند. زیارت جامعه‌ی کبیره، از این بزرگوار است؛ زیارت امیرالمؤمنین در روز غدیر که یکی از غُرَر(1) تعبیرات و فرمایشات ائمّه (علیهم‌السّلام) است، از این بزرگوار است. امیدواریم که به برکتِ نگاهِ عطوفت‌آمیزِ این امام بزرگوار -که شهادت ایشان با روز اوّل سال و با عید نوروز همراه شده است- ملّت ایران در این سال از هدایت الهی برخوردار باشند.

امروز چند مطلب را من عرض خواهم کرد به شما برادران و خواهران عزیز که حضور دارید و در واقع به همه‌ی ملّتِ بزرگِ ایران. اوّلاً یک نگاه گذرا و اجمالی به کارنامه‌ی چهل‌ساله‌ی جمهوری اسلامی -چه در اصول بنیانی و شعارها و ارزشها، و چه در عملکردها- خواهیم کرد؛ چون سال 1397 که امسال است، چهلمین سال پیروزی انقلاب است. در این چهل سال، این پرچمِ برافراشته، چشمها را، دلها را در مجموعه‌ی عظیمی از ملّتهای منطقه به خود جلب کرده است. مایلیم یک نگاه اجمالی بکنیم، ببینیم در این چهل سال، شعارهای اصلیِ نظامِ جمهوریِ اسلامی در چه وضعیّتی است، عملکرد ما مسئولین در این مدّت چگونه است. البتّه این بحث، یک بحث طولانی و مفصّلی است که با آن طول و تفصیل، مناسب این جلسه نیست لذا بنده اکتفا میکنم به بیانی کوتاه و تقریباً بااشاره؛ بیان مفصّلِ این موضوع را محوّل میکنم به جلسه‌ی دیگری در ماه مبارک رمضان. اگر زنده بودم و ماه مبارک را درک کردم، در یکی از دیدارهای ماه مبارک رمضان، مفصّل در این زمینه ان‌شاءاللّه صحبت خواهم کرد؛ یک مطلب این است.

مطلب بعدی این است که عرض کنیم در کشور ما استعدادها و ظرفیّتهای بسیار گسترده‌ای وجود دارد که تاکنون از آنها استفاده نشده است؛ اگر استفاده بشود، وضعیّت کشور بمراتب پیش خواهد رفت و بهتر خواهد شد. مطلب بعدی که امروز عرض میکنم، این است که موانع استفاده‌ی از این ظرفیّتها چیست؛ یک‌مقداری به عیوب رفتاریِ خودمان واقف بشویم؛ ببینیم چه چیزی موجب شده است که ما نتوانیم از این ظرفیّت وسیع استفاده کنیم. مطلب بعدی، سر‌فصل بعدی، راجع به شعار امسال است که «حمایت از کالای ایرانی» است؛ یک توضیحی در این زمینه عرض میکنم. بعد هم یک اشاره‌ای به مسائل منطقه و یک اشاره‌ای به آینده خواهم کرد؛ این فهرست بحثهای امروز است. امیدوارم برادران عزیز و خواهران عزیز که در جلسه حضور دارند، با حوصله این بحث را بشنوند و از خدای متعال درخواست میکنم که زبان بنده را گویا کند تا بتوانم آنچه مورد نظر است بیان کنم.

در بابِ ارزشهای اصلیِ انقلاب و شعارهای انقلاب و اصول بنیادین انقلاب، آنچه من میتوانم عرض بکنم این است که انقلاب، امتحان خوبی در این زمینه پس داده است؛ یعنی ملّت ایران توانسته است اصول بنیادین را و شعارهای اصلی انقلاب را به همان استحکامِ اوّل، تا امروز حفظ کند. شعارها و ارزشهای اصلی اینها است: استقلال، آزادی، مردم‌سالاری، اعتماد به نفس ملّی و خود‌باوری ملّی، عدالت، و برتر و بالاتر از همه‌ی اینها تحقّق و پیاده شدن احکام دین و شریعت در کشور؛ این شعارها با همان طراوتِ اوّل حفظ شده است.

آزادی؛ استقلال و آزادی در کنار هم جزو شعارهای اصلی انقلاب بوده است؛ آزادی در این کشور تأمین شده است. بله، عدّه‌ای بی‌انصافی میکنند؛ از آزادی موجود استفاده میکنند و بدروغ میگویند آزادی وجود ندارد؛ رادیوهای بیگانه و تبلیغات بیگانه هم سخن آنها را بازتاب میدهند. واقع قضیّه این نیست؛ امروز در کشور ما آزادی فکر هست، آزادی بیان هست، آزادی انتخاب هست؛ هیچ‌کس به‌خاطر اینکه فکرش و نظرش مخالف نظرِ حکومت است، مورد فشار و تهدید و تعقیب قرار نمیگیرد. هرکس ادّعا کند که «من مورد فشار قرار گرفته‌ام چون عقیده‌ام در فلان مسئله برخلاف عقیده‌ی حکومت بوده»، هرکس این‌جور ادّعایی بکند، دروغ گفته؛ چنین چیزی نیست. افراد متعدّد در رسانه‌های مختلف، افکارِ گوناگونِ ضدّ حکومت را -که عقیده‌شان است- ابراز میکنند و کسی هم با اینها کاری ندارد؛ بنا هم نیست که کسی متعرّض اینها بشود. آزادی بیان هم هست؛ میتوانند بگویند.

بله، آزادی در همه‌جای دنیا چهارچوب دارد؛ آزادی یعنی «برخلاف قانون عمل کردن» وجود ندارد؛ آزادی یعنی «برخلاف دین و شریعت عمل کردن» وجود ندارد. چهارچوب آزادی در کشور ما، قانون اساسی ما و قوانین کشور و همه الهام‌گرفته‌ی از شریعت مطهّر اسلام است؛ البتّه این هست. اینکه کسی توقّع داشته باشد آزاد باشد و برخلاف قانون عمل کند، منطقی نیست و این وجود ندارد. بنابراین آزادی هست.

مردم‌سالاری؛ انتخابات عمومی در کشور ما جزو کم‌نظیرترین انتخابات‌ها در تمام دنیا و در کشورهای مختلف است. تقریباً همه‌ی سالها و اخیراً هر دوسال یک بار، انتخابات انجام میگیرد. در انتخابات همه آزادند، همه شرکت میکنند، با شور و شوق هم ملّت ما شرکت میکنند. شما ملاحظه کنید در این چهل سال، دولتهایی که با انتخاب مردم سرِ کار آمدند، دارای گرایشهای مختلف بودند؛ یک‌وقت گرایش به نوعِ سیاستی داشتند، یک‌وقت گرایش به ضدّ آن داشتند؛ همه‌ی اینها را مردم انتخاب کردند. مردم‌سالاری در کشور ما مستقر است. ما در انتخابات‌های خودمان نگذاشتیم یک روز تأخیر بشود، حتّی در دوران جنگ.

ارزش و اصل دیگر، اعتماد به نفس ملّی و خودباوری ملّت ایران است یعنی ملّت، در مقابل دیگران احساس انفعال و سرافکندگی نداشته باشد؛ یعنی روحیه‌ی «ما میتوانیم»؛ این امروز بحمداللّه در کشور وجود دارد. البتّه عرض کردم، شرح اینها و آمارهای مربوط به اینها طولانی است و اینها را در جلسه‌ی دیگری عرض خواهم کرد. امروز بحمداللّه ملّت ما و جوانان ما روی پای خودشان می‌ایستند و احساس استقلال و خودباوری میکنند.

من یک آماری اینجا نوشته‌ام که این را بد نیست بگویم. منشأ این آمار و کسی که این آمار را داده است، بانک جهانی است؛ یعنی بانک داخلی نیست. اینجا گفته میشود که پیش از انقلاب، ضریب جینی بالای 50 بود. ضریب جینی، یک محاسبه‌ای است که برای نشان دادن شکاف طبقاتی و فاصله‌ی فقیر و غنی در کشورها انجام میگیرد؛ هرچه عدد این ضریب بالاتر باشد، شکاف طبقاتی بیشتر است؛ هرچه کمتر باشد، شکاف طبقاتی کمتر است. قبل از انقلاب، ضریب جینی بالای 50 بوده است؛ در سال 94 ضریب جینی در کشور 38 بوده است؛ یعنی ما این‌ مقدار -فاصله‌ی 50 و 38- توانسته‌ایم فاصله‌ی طبقاتی را کم کنیم.

[طبق] یک آمار دیگر -که این آمار هم مربوط است به بانک جهانی؛ آمار بانک جهانی است؛ جزو آمارهای بین‌المللی است- قشر فقیر مطلق، پیش از انقلاب 46 درصدِ ملّت ایران بودند، یعنی تقریباً نصف ملّت ایران قبل از انقلاب جزو قشرهای فقیر مطلق بودند؛ امروز این عددِ 46 درصد، رسیده است به 9/5 درصد -البتّه در سال 93؛ آمار بعد از آن را بنده ندارم- یعنی این مقدار، کار انجام گرفته.

جمهوری اسلامی با وجود همه‌ی فشارهایی که داشته است، در تأمین عدالت کارهای بزرگی انجام داده است و پیشرفتهای خوبی کرده است. البتّه تبلیغات، چیز دیگری را میگوید؛ و آن عدالتی هم که ما توقّع داریم، ما دنبالش هستیم، بیش از اینها است. بنابراین شعار عدالت هم، شعار واقعی است و شعاری است که بحمداللّه در کشور، ماندگار و مستقر است.

و مسئله‌ی دین و تحقّق شریعت به برکت وجود شورای نگهبان؛ که همه‌ی قدرتهای مستکبر هم با شورای نگهبان مخالفند، به‌خاطر اینکه تأمین‌کننده‌ی انطباق قوانین و عملکردها با شرع مقدّس است؛ این مربوط به شعارها. بنابراین من میتوانم به‌طور اجمال عرض بکنم که عملکرد چهل‌ساله در زمینه‌ی شعارهای اصلی انقلاب، عملکرد قابل‌قبول و عملکرد خوبی است.

امّا در مورد کارکردهای مسئولان کشور؛ کارنامه در باب عملکرد اجرائی مسئولان. در باب امنیّت و ثبات، کارکرد، کارکرد بسیار خوبی است؛ در باب علم و فنّاوری، کارکردها بسیار خوب است؛ در باب زیرساخت‌های کشور -یعنی راه‌های ارتباطی، سدها، نیروگاه‌ها، بنادر و امثال اینها- کارکرد، بسیار کارکرد خوبی است؛ در باب صادرات غیر نفتی، در باب سرانه‌ی ناخالص ملّی، سرانه‌ی ناخالص ملّی نسبت به دوران قبل از انقلاب، تقریباً به دو برابر رسیده است، یک کارنامه‌ی مطلوبی در این زمینه‌ها وجود دارد؛ در باب توسعه‌ی اجتماعی همین‌جور؛ یعنی در عملکردها، در بخشهای مختلف، آمارهای خرسندکننده‌ای وجود دارد. البتّه‌ تبلیغات، غیر از این را نشان میدهد؛ در تبلیغات، دشمنان سعی میکنند مردم را از واقعیّتهای مثبت دور کنند، برای اینکه دلهای آنها را نسبت به انقلاب اسلامی و نسبت به نظام و نسبت به اسلام چرکین کنند؛ واقعیّت این است که عرض کردیم.

مطلب بعدی راجع به امکانات و ظرفیّتهای استفاده‌نشده است؛ این هم نکته‌ی بسیار مهمّی است. من میخواهم عرض بکنم آنچه شما ملاحظه میکنید -از پیشرفتها، از امکانات، از توانایی‌های عمومی و ملّی- استفاده‌ی از بخشی از ظرفیّت کشور است؛ ظرفیّت کشور بیش از اینها است. اگر ما بتوانیم از همه‌ی ظرفیّت کشور با برنامه‌ریزیِ درست استفاده کنیم، پیشرفت کشور، رشد کشور بسیار بیشتر از امروز خواهد شد. ظرفیّتهایی که وجود دارد [اینها است]:

یکی ظرفیّت جوانان دانش‌آموخته‌ی ما است؛ این خیلی مهم است. ما ده میلیون [نفر] در کشور جوانان فارغ‌التّحصیل دانشگاهی داریم؛ بیش از چهار میلیون دانشجوی مشغول به تحصیل داریم؛ یعنی 23 برابر اوّل انقلاب. اوّل انقلاب ما 170 یا 180 هزار دانشجو داشتیم؛ امروز بیش از چهار میلیون دانشجو داریم؛ یعنی 23 برابر آن روز دانشجو هستند؛ این یک ظرفیّت بسیار مهمّی است برای کشور. غیر از جوانان دانشجو، جوانانی که در حوزه‌های علمیّه مشغول تحصیلند یا جوانانی که در میدانهای عملی مشغول کار هستند تعدادشان بسیار زیاد است؛ اینها توانایی‌های زیادی دارند و میتوانند در علم، در صنعت، در امور تجربی و در تربیت نقش‌آفرینی کنند. ما از اینها استفاده‌ی درستی نکرده‌ایم؛ امروز هم متأسّفانه استفاده‌ی درستی نمیکنیم. اینکه بنده اصرار دارم که جوانها هر جایی که دستشان میرسد خودشان کار کنند، اقدام کنند، تأسیس کنند، ابتکار کنند به‌خاطر این است. یک برنامه‌ریزیِ جامعی لازم است در کشور انجام بگیرد برای استفاده‌ از این مجموعه‌ی جوانی که ما در کشور داریم. اینکه ما گفتیم «آتش به اختیار»، فقط مخصوص کارهای فرهنگی نیست، در همه‌ی زمینه‌هایی که برای پیشرفت کشور مؤثّر است جوانها میتوانند نقش‌آفرینی کنند. این یکی از امکانات ما است.

یکی از امکانات و ظرفیّتهای مهم، موج جمعیّتی است که بعضی‌ها مخالفند. بعضی‌ها میگویند «جمعیّت کشور چرا باید این تعداد باشد و چرا باید بیشتر بشود؟»؛ این خطا است. هشتاد میلیون جمعیّت در یک کشور، آبرو برای این کشور است؛ این کشور هشتاد میلیون [جمعیّت دارد]. این سیاست غربی‌ها -که من بعد اشاره خواهم کرد- [یعنی] سیاست تحدید نسل، امروز گریبان خود آنها را گرفته است و دارد بیچاره‌شان میکند؛ میخواهند کشورهای اسلامی از جمعیّتهای زیاد و جوانهای فعّال و انسانهای کارآمد برخوردار نباشند. اینکه من اصرار میکنم که حتماً بایستی تکثیر نسل بشود، خانواده‌ها باید فرزنددار بشوند -فرزندهای بیشتری- برای این است که فردای این کشور به همین جوانها احتیاج دارد و جوان و نیروی انسانی چیزی نیست که انسان بتواند از خارج وارد کند؛ بایستی خود کشور آن را تأمین بکند. این موج جمعیّتی یکی از امکانات است.

وسعتِ سرزمینِ کشورِ ما و همسایگی با آبهای بین‌المللیِ آزاد، از فرصتهای این کشور است؛ ما از اینها به‌طور کامل استفاده نمیکنیم؛ یکی از دو حاشیه‌ی خلیجِ‌فارس متعلّق به ما است، بخش عمده‌ای از دریای عمان متعلّق به ما است. همسایگان متعدّد؛ با پانزده کشور ما همسایه هستیم و این یک امکان و یک ظرفیّت بسیار مهم برای کشور است. کشور ما از لحاظ جغرافیایی در جای حسّاسی قرار گرفته است؛ نقطه‌ی اتّصال شرق و غرب و شمال و جنوب است و این از لحاظ جغرافیایی مهم است.

منابع طبیعی باارزشی در کشور ما وجود دارد که امروز بدون اینکه ارزش افزوده‌ای داشته باشد، به خارج فروخته میشود؛ یکی [از آنها] نفت و گاز است. من سال گذشته در همین جلسه(3) گفتم که ما در موجودی نفت و گاز بر روی هم، در دنیا اوّلیم؛ یعنی هیچ کشوری به‌قدر ایران عزیز ما مجموعاً نفت و گاز ندارد؛ در گاز اوّل، در نفت چهارم و در مجموع اینها -حجم مجموع نفت و گاز- اوّل در همه‌ی دنیا [هستیم]. این خیلی ظرفیّت مهمّی است؛ امکان بسیار مهمّی است؛ اینکه دشمن میخواهد به هر قیمتی تسلّط خود را و قیمومیّت(4) خود را بر این کشور اعمال کند، به‌خاطر همین ثروتها است. این [نفت و گاز] یکی از منابع باارزش کشور است، [به‌علاوه‌ی] فلزّات فراوان و باارزش، مراتع، جنگلها و امکانات فراوان دیگر. اگر از این ظرفیّتها استفاده بشود، اقتصاد ایران در میان بیش از دویست کشور جهان، بین دوازده کشور اوّل قرار خواهد گرفت؛ اگر با ابتکار جوانها، با حضور جوانها، با حضور مدیران فعّال و پُرکوشش ان‌شاءاللّه بشود از این امکانات استفاده کرد، اقتصاد کشور در میان دوازده اقتصاد اوّل همه‌ی دنیا قرار خواهد گرفت و از همه جهت پیشرفته خواهد شد که امروز البتّه این‌جور نیست.

خب، ما چرا از این ظرفیّتها استفاده نکرده‌ایم؟ علّت اینکه از این ظرفیّتها استفاده نشده است، وجود موانع است؛ من چند مورد از این موانع را میشمارم.

 یک مانع دیگر کم‌کاری‌ها است. بعضی از افرادی که در بخشهای مختلف مسئولند، متأسّفانه دچار تنبلی و کم‌کاری بوده‌اند و هستند. وضع کشور اقتضا میکند کار پُرتوان و پُرتلاش را؛ مسئولین و مدیران در هرجا که هستند، بایستی تلاش را افزایش دهند.

یکی از موانعی که موجب شده ما از این ظرفیّتها استفاده نکنیم، اعتماد کردن به نسخه‌ی بیگانگان بوده. عرض کردم؛ مردم ما در مقابل بیگانگان منفعل نیستند. بعضی‌ از مسئولینِ ما در گوشه‌وکنار کشور به نسخه‌ی بیگانگان اعتماد بیشتری دارند تا به نسخه‌ی داخلی! و این هم خطای بزرگی است. شما ملاحظه کنید همین سیاست جمعیّتی غربی‌ها که «فرزند کمتر، زندگی بهتر»، سیاست اروپایی است، سیاست غربی است؛ خودشان هم عمل کردند و امروز دچار مشکلند؛ دارند جایزه میدهند که خانواده‌ها فرزنددار بشوند؛ میخواهند جبران کنند عقب‌ماندگی را، فایده هم ندارد. این سیاست را، نسخه‌ی غربی را [بعضی‌ها] قبول کردند. ما چند سال قبل اصرار کردیم، گفتیم -در سخنرانی، در جلسات خصوصی با مسئولین- که موانع تولید نسل را بردارید؛ مسئولین هم قبول کردند، تصدیق کردند حرف ما را، منتها در مدیریّتهای میانی متأسّفانه موانعی وجود دارد؛ آن‌چنان که باید و شاید به این نسخه‌ی اسلامی که «تَنَاکَحوا تَناسَلوا تَکثُروا فَاِنّی اُباهی بِکُمُ الاُمَمَ یَومَ القِیامَه»(5) عمل نمیکنند، [امّا] به نسخه‌ی غربی عمل میکنند! این یکی از موانع پیشرفت ما است.

 یکی دیگر، [عمل کردن به] سیاستهای بانک جهانی، سیاست تعدیل، سیاستهای مربوط به بعضی از معاهدات بین‌المللی، به قول خودشان کنوانسیون‌ها؛ این سیاستها را عمل کردن، جزو موانع پیشرفت در کشور است.

 به درون‌زاییِ در اقتصاد بی‌توجّه بودن. جزو سیاستهای اقتصاد مقاومتی و خصوصیّات اقتصاد مقاومتی، درون‌زایی است؛ درون‌زایی یعنی تولید ثروت به‌وسیله‌ی فعّالیّت درونی کشور انجام بگیرد؛ چشم به بیرون نباشد، نگاهمان به بیرون نباشد. در طول سالهای گذشته، در دولتهای مختلف، چندبار میخواستند از بانک جهانی یا صندوق بین‌المللی پول، وام بگیرند، بنده نگذاشتم؛ جلویش را گرفتم؛ مقدّمات را فراهم کرده بودند که این کار را انجام بدهند. اینکه ما از بیگانه طلب بکنیم و متعهّدِ در مقابل بیگانه بشویم، این خطای بزرگی است؛ باید اقتصاد درون‌زا باشد. البتّه معنای درون‌زا بودنِ اقتصاد این نیست که درهای کشور را ببندیم؛ نه، ما گفته‌ایم «درون‌زا و برون‌گرا» که حالا بعد در توضیح «حمایت از کالای ایرانی» این را عرض خواهم کرد. یکی از موانع هم عدم توجّه به سیاست درون‌زاییِ اقتصاد در کشور بوده است.

 یکی از موانع پیشرفت ما، قبیله‌گرایی سیاسی یا جناحی است؛ [یعنی] «این کار را اگر چنانچه شما بکنید خوب است، اگر جناح مقابل شما بکند بد است»؛ این اِشکال کار ما است. گرفتار جناح‌گرایی و قبیله‌گراییِ سیاسی هستیم؛ این را باید کنار بگذاریم. کار خوب را اگر کسی انجام داده است که دشمن شما هم هست، وقتی مدیریّت دست شما است، تصمیم‌گیری با شما است، آن کار خوب را باید ترویج کنید، باید دنبال بکنید؛ [اینکه] «چون فلانی کرده است، پس ما نمیکنیم؛ چون جناح مقابل کرده است، نمیکنیم»، این خطا است؛ این غلط است. یکی از مشکلات ما این است.

 یکی از مشکلات ما، عدم مبارزه‌ی جدّی با فساد است. من اینجا عرض بکنم که امروز مسئله‌ی فساد در کشور یعنی شهرتِ فساد و مُفسد در کشور، به یک مسئله‌ی خیلی رایجی درآمده؛ نه، این خبرها نیست. البتّه فساد کمش هم بد است، کمش هم مضر است؛ امّا اینکه بعضی تبلیغ میکنند که «حالا همه‌جا را فساد گرفته»، نخیر، به‌هیچ‌وجه این‌جوری نیست. آدمهای صالح، آدمهای مؤمن، آدمهای درستکار، آدمهای پاک‌دست در مجموعه‌ی مدیریّتهای کشور کم نیستند، زیادند؛ اکثر آنها هستند؛ حالا یک تعدادی هم البتّه فاسدند. البتّه با این فاسدها باید مبارزه‌ی جدّی کرد، باید مبارزه‌ی پیگیر کرد؛ اینکه ما بگوییم، یک سروصدایی راه بیفتد و بعد از چند وقتی هم خاموش بشود، این آن کاری نیست که برای کشور، در نهایت مفید باشد. پس یکی از مشکلات، عدم مبارزه‌ی جدّی با فساد است.

عزیزان من! یکی از مشکلات ما، متّکی بودن کشور به نفت است. این نفت، نعمت خدا است در حقّ ما، امّا اینکه اقتصاد ما، متّکی به نفت است، این یکی از بزرگ‌ترین مشکلات کشور ما است. باید کاری کنیم، تلاشی بکنیم که نفت را مستقلّ از اقتصاد کشور بکنیم؛ اختیار ما دست نفت نباشد، اختیار نفت دست ما باشد. اختیار ما اگر دست نفت شد -[چون] قیمت نفت را قدرتهای دیگرند که معیّن میکنند، گاهی تحریم میکنند، گاهی میخرند، گاهی میگویند نباید از فلانی بخریم، از این کشور بخریم- این مشکلات وجود دارد. ما باید خودمان را از اقتصاد نفتی خلاص کنیم که البتّه کار بسیار دشواری هم هست؛ امّا بالاخره باید حتماً این کار در کشور انجام بگیرد.

 یکی از موانع مهم، عیوب اساسی در سبک زندگی ما است؛ این دیگر مربوط به مسئولین نیست، مربوط به خود ما و شما آحاد مردم است. ما در سبک زندگی مشکلاتی داریم: یکی از مشکلات ما، مصرف‌گرایی است؛ یکی از مشکلات ما، اسراف و زیاده‌روی و زیاد خرج کردن است؛ یکی از مشکلات ما رفاه‌طلبیِ افراطی است؛ یکی از مشکلات ما اشرافیگری است. اشرافیگری متأسّفانه از طبقات بالا سرریز میشود به طبقات پایین؛ آدم متوسّط -[یعنی] از قشرهای متوسّط- هم وقتی میخواهد میهمانی بگیرد، وقتی میخواهد عروسی بگیرد، مثل اشراف عروسی میگیرد. این عیب است، این خطا است، این ضربه‌ی به کشور میزند. زیاد مصرف کردن، زیادی خواستن، زیادی خوردن، زیادی خرج کردن، جزو عیوب مهمّ ما است در سبک زندگی‌مان.

خب، حالا راجع به شعار سال صحبت کنیم؛ موضوع «حمایت از کالای ایرانی»؛ این شعار امسال است. اوّلاً این را عرض بکنم؛ بعضی‌ها میگویند «شما شعار سال معیّن میکنید، فایده‌ای ندارد‌؛ عمل که نمیکنند، چرا بیخودی شعار سال معیّن میکنید؟»؛ بنده قبول ندارم این حرف را. شعار سال با دو منظور مطرح میشود: یکی جهت دادن به سیاستهای اجرائی و عملکرد مسئولین دولتی و مسئولین حکومتی است، یکی توجیه افکار عمومی است؛ یعنی افکار عمومی توجّه پیدا کنند به اینکه چه مسئله‌ای امروز برای کشور مهم است؛ امروز برای کشور مسئله‌ی کالای ایرانی یک مسئله‌ی مهمّی است. دولتی‌ها هم البتّه ممکن است در سالهای مختلف، بعضی‌هایشان این شعارهایی را که ما هر سال معیّن میکنیم قبول نداشته باشند، امّا آنهایی که قبول دارند تلاش میکنند، عمل میکنند، به قدر توان خودشان کار میکنند؛ البتّه اگر کار، بهتر و جامع‌تر انجام بگیرد، نتایج بیشتری به دست می‌آید. بنابراین، این‌جور نیست که این شعارها بی‌فایده باشد؛ نخیر، شعارها اتّفاقاً بافایده است.

شعار امسال، هم خطاب به مسئولین است، هم خطاب به مردم است. شعار امسال [حمایت از] کالای ایرانی است. کالای ایرانی یعنی محصول نهایی کار و سرمایه و فعّالیّت اقتصادی و ذهن و ابتکار و همه‌چیز. سرمایه‌گذار با سرمایه‌ی خود، کارگر با کار خود، طرّاح با ذهن خود و با دانش خود، اینها همه تلاش میکنند و محصول [کار آنها] میشود کالای ایرانی. بنابراین چیز باعظمتی است، چیز بسیار مهمّی است؛ این را بایستی حمایت کرد. در حمایت از این کالای ایرانی -که محصول تلاش فعّالان اقتصادی و فعّالان کارگری و سرمایه‌گذاران و برنامه‌ریزان و طرّاحان و مانند اینها است- هم مردم نقش دارند به‌عنوان تولید‌کننده‌ی کالای ایرانی، هم مردم نقش دارند به‌عنوان مصرف‌کننده‌ی کالای ایرانی؛ هم باید تولید کنند، هم باید مصرف کنند؛ هم باید در تولید تلاش کنند -که حالا عرض میکنم کارهایی را که باید انجام بگیرد- هم باید در مصرف مراقبت بکنند که کالای ایرانی مصرف کنند؛ و این هم یک وظایفی را بر عهده‌ی مردم و بر عهده‌ی مسئولین دولت قرار میدهد؛ مخاطب این شعار، هم مردمند، هم مسئولانند.

 خب چه‌جوری حمایت بکنیم؟ این حمایت اوّلاً به‌‌صورت افزایش تولید [است] که به‌عهده‌ی مسئولین دولتی است -برنامه‌ریزی کنند- و همچنین به‌عهده‌ی خود مردم تا تولید داخلی افزایش پیدا کند.

 تولید داخلی بهبود کیفیّت پیدا کند. از پیغمبر اکرم نقل شده است که فرمود: رَحِمَ اللهُ امرَءً عَمِلَ عَمَلاً فَاَتقَنَه؛(7) کار را محکم و زیبا و خوب انجام بدهند، کیفیّت کار بالا برود.

 حمایت، یکی انطباق با نیازها و سلیقه‌ها و مزیّتهای روز است؛ این هم حمایت است؛ این‌جور نباشد که نگاه نکنید که مردم چه میخواهند. تولید کالای ایرانی به این معنا است که باید چیزی تولید بشود که مطابق با سلیقه‌ی مردم و میل مردم [باشد]، همراه با ظرافتهای لازم.

 بعد هم ارزان تمام کردن و رقابت‌پذیر کردن. یکی از کارهای بسیار مهم در کشور این است که بتوانیم تولید داخلی را رقابت‌پذیر با جنس خارجی به وجود بیاوریم؛ در حدّ امکان ارزان‌تر از جنس خارجی بتوانیم تولید کنیم که البتّه خود این مقدّماتی دارد؛ بعضی از مقدّمات به‌عهده‌ی دولت است، بعضی هم به‌عهده‌ی خود ما است.

بعضی اوقات یک چیزهایی را وارد میکنند، ما تذکّر میدهیم به مسئولین که چرا وارد شده است؟ در جواب ما میگویند این را که ما وارد نکرده‌ایم، بخش خصوصی وارد کرده است؛ این جواب، جواب کافی نیست؛ بخش خصوصی بایستی مدیریّت بشود؛ دولت باید مدیریّت کند، مسلّط باشد بر اینکه چه چیزی وارد بشود و چه اندازه وارد بشود و چه چیزی وارد نشود؛ اینها را بایستی [توجّه کنند]؛ حتماً یکی از کارهای مهم همین است که بایستی انجام بگیرد.

 یکی از انواع حمایت هم سرمایه‌گذاری فعّالان اقتصادی در امر تولید است. این‌جور نباشد که فعّالان اقتصادی دنبال کارهای سوداگرانه بیشتر بچرخند؛ اگر میخواهند سرمایه‌گذاری بکنند، سرمایه‌گذاریِ در امر تولید [بکنند]. اگر چنانچه نیّتشان را خالص کنند، خدایی کنند، برای کشور انجام بدهند، این سرمایه‌گذاری میشود عبادت؛ سرمایه‌گذاری سود دارد امّا چون برای پیشرفت کشور است، برای کمک به مردم است، این میشود یک عبادت.

 خب، این مسائل مربوط به این مسئله‌ی حمایت از کالای ایرانی بود.من توصیه‌ام این است: همان‌طور که عرض کردم، با تعصّب دنبال کالای ایرانی بگردید؛ فروشنده، کالای ایرانی بفروشد؛ خریدار، کالای ایرانی بخرد؛ مسئولین تولید ایرانی را کمک کنند و حمایت بکنند و از واردات و قاچاق جلوگیری کنند؛ این بحث تمام شد.

آنها میگویند «ما در سرکوب داعش دخالت داشتیم»؛ دروغ میگویند! سیاست آمریکا این است که داعش را داشته باشند منتها در مشت خودشان. البتّه داعش و امثال داعش چیزهایی هستند که به وجود آوردن‌شان از سوی آمریکا برای آنها آسان است امّا نگه داشتن‌شان مشکل است. اینها میخواهند اینها را داشته باشند، در اختیار داشته باشند، در مشت خودشان باشند، هیچ انگیزه‌ای ندارند که اینها را از بین ببرند؛ امنیّت منطقه مورد نظر اینها نیست، علاوه بر اینکه آمریکایی‌ها قادر به ایجاد امنیّت در منطقه نیستند؛ دلیلش افغانستان [است]. چهارده سال است که آمریکایی‌ها وارد افغانستان شده‌اند؛ چه غلطی کرده‌اند؟ آیا توانستند امنیّت را در افغانستان به وجود بیاورند؟ ابدا! نتوانستند. حالا بعضی میگویند نتوانستند، بعضی هم میگویند نخواستند؛ هرکدام باشد، موجب این میشود که ادّعای آمریکا و امثال آمریکا -[یعنی] انگلیس و دیگران- برای حضور در منطقه ادّعای غلط و بیجایی باشد.

حضور ما به خواست دولتها است؛ هرجا رفته‌ایم به خاطر این بوده است که دولتها و ملّتهای منطقه از ما خواسته‌اند؛ زورگویی هم نکرده‌ایم، بکن نکن هم نکرده‌ایم، دخالت در امور کشورها هم نکرده‌ایم؛ کمک میخواستند، کمک کردیم؛ کمک را [هم] با انگیزه‌های عُقلایی و منطقی انجام دادیم؛ این را همه بدانند. هر کمکی که در زمینه‌ی مسائل منطقه انجام گرفته است با محاسبات بسیار منطقی و عاقلانه انجام گرفته است؛ این‌جور نیست که کسی از روی احساسات اقدامی کرده باشد؛ نه، نخیر. ما بحمداللّه توانستیم، موفّق هم شدیم، بعد از این هم همین خواهد بود. ما قصد دخالت در کشورها نداریم و بدون شک میتوانم این را عرض بکنم که در مسائل منطقه، آمریکا به مقصود خود نخواهد رسید و ما ان‌شاءالله مقاصد خودمان را تحقّق خواهیم بخشید.

من بحث را جمع‌بندی کنم عزیزان من! آنچه را عرض کردیم در چند جمله جمع‌بندی کنم و خلاصه کنم؛ جمع‌بندی بحث ما این است:

اوّلاً همه‌ی مشکلات کشور قابل حل است؛ ما در کشور هیچ مشکلی که قابل حل نباشد نداریم؛ هیچ مشکلی که کلید آن و حلّ آن دست بیگانه‌ها باشد نداریم. مشکلات هست، امّا همه‌ی مشکلات کشور قابل حل است، کلیدش هم دست خود ملّت ایران و مسئولین کشور است.

نکته‌ی دوّم: انقلاب با قدرت و با نشاط دارد پیش میرود؛ چهل‌سالگی انقلاب دوران پیری انقلاب نیست، دوران عقب‌گرد انقلاب نیست، دوران پختگی و نشاط انقلاب است. انقلاب در چهل‌سالگی، بحمداللّه با قدرت، با حفظ شعارها و با برافراشته بودن پرچمهای اصلی، همچنان دارد به پیش میرود.

نکته‌ی سوّم: جوانان ما در همه‌ی میدانها سرمایه‌ی امید کشورند؛ جوانان خیلی باارزشند. در صنایع برتر، جوانها هستند که مشغول فعّالیّتند؛ در مسائل فرهنگ و هنر، جوانها هستند که مشغول فعّالیّتند؛ در نظامیگری و فرماندهی، جوانها هستند که نقش‌آفرینی میکنند؛ در مدیریّت هم هرجا جوانها باشند، مدیریّت، مدیریّت با‌نشاط‌تری خواهد بود و توصیه‌ی ما این است که در مدیریّتهای مختلف، جوانها بیشتر به کار گرفته بشوند و بیشتر مورد استفاده قرار بگیرند.

پروردگارا! جوانان ما را مشمول لطف و رحمت و هدایت خود قرار بده و قدمهای آنها را در صراطِ مستقیمِ حق ثابت بدار. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد ایران اسلامی را روز‌به‌روز سربلندتر بفرما و روح مطهّر امام بزرگوار را که این راه را بر روی ما گشود، با ارواح اولیای خودت محشور بفرما. پروردگارا! قلب مقدّس ولیّ‌عصر را از ما راضی و خشنود کن؛ دعای آن بزرگوار را شامل حال ما بفرما. پروردگارا! هدایت معنوی و غیبی آن بزرگوار را شامل حال ما بفرما؛ ما را از یاران آن بزرگوار قرار بده و در فرجش تعجیل بفرما.

والسّلام علیکم و رحمه‌اللّه و‌ برکاته

زیست؛ بازار زندگی ایرانی…

1) برگزیده‌ها، سخنان برگزیده
2) بیانات در دیدار مردم استان آذربایجان شرقی (1396/11/29)
3) بیانات در جمع زائران و مجاوران حرم رضوی در مشهد مقدّس (1396/1/1)
4) سرپرستی
5) جامع‌الاخبار، ص 101
6) خنده ی حضّار و معظّمٌ‌له
7) شواهدالتّنزیل، ج 1، ص 5


اینترنت ارزان مصرف کنید!

در این مقاله قصد داریم به برخی از اپراتور های ارائه دهنده اینترنت ADSL همراه با تعرفه و تخیفاتشان بپردازیم.

سرویس های ویژه های وب (hi web)

سرویس‌های ویژه های‌وب مناسب مشترکینی هستند که نیازمند سرعت بالا و FUP کمتر به نسبت سرویس های غیر حجمی است.

در این سرویس‌ها نیز مانند سرویس‌های غیرحجمی پس از مصرف ترافیک مشخص ماهیانه که به آن مصرف منصفانه (FUP) گفته می شود بر اساس مصوبه 266 سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی شاهد کاهش سرعت (در سرویس‌های 8Mbps یک ماهه به 256Kbps، در سرویس‌های 8Mbps سه‌ماهه به 512Kbps، در سرویس‌های 16Mbps شش‌ماهه به 2Mbps و در سرویس‌های 16Mbps یکساله به 4Mbps) خواهد بود که در این صورت می تواند با این سرعت به مصرف خود ادامه داد و یا با خرید ترافیک اضافه (به قیمت هر گیگ 2,000 تومان)  به سرعت قبلی خود بازگشت.

شما می توانید با کلیک در اینجا سرویس های ویژه را مشاهده کنید.

در هر یک از سرویس های زیر سقف حجم ترافیک ماهیانه بر اساس ترافیک بین‌الملل اعلام شده است که نسبت مصرف ترافیک داخلی به بین‌الملل 1 به 4 است؛ برای مثال در سرویس ویژه «سرعت ثابت 16Mbps یکساله» سقف حجم ترافیک ماهیانه (FUP) آن 75 گیگ است که:
در صورتی که تمایل داشته باشید تماما از ترافیک بین‌المللی استفاده کنید، می توانید 75 گیگ ترافیک بین‌الملل استفاده کنید،
یا
در صورتی که تمایل داشته باشید تماما از ترافیک داخلی (لیست سایتهای دارای ترافیک داخلی) استفاده کنید، می توانید 300 گیگ ترافیک داخلی استفاده کنید،
و یا بصورت ترکیبی از ترافیک داخلی و بین‌الملل استفاده کنید، به هر نسبت دلخواه؛ برای مثال 50 گیگ ترافیک بین‌الملل به همراه 100 گیگ ترافیک داخلی استفاده کنید.

افزایش تعداد سایتها و پیام رسان های ایرانی پرمراجعه که تعرفه ترافیک آنها داخلی حساب می‌شود، به 1023 سایت از تاریخ 96/12/06 محقق شده است.

پیام رسان ها داخلی عبارتند از بیسفون پلاس، سروش، گپ، بله، لنزور، آی گپ، جیکو پیک و سایت های داخلی اضافه شده را می توانید در اینجا مشاهده کنید.

 شاتل برای اولین بار در ایران، اینترنت همگرای ثابت و همراه ارائه می‌کند

شاتل برای اولین بار در کشور سرویس ترکیبی و همگرای موبایل و +ADSL2 را با نام اختصاصی (FMC (Fixed-Mobile Convergence به کاربران اینترنت پرسرعت در سراسر کشور ارائه می‌کند. این سرویس ترکیبی بسیار جالب و هیجان انگیز است به طوری که سرویس FMC از ترکیب دو سرویس اینترنت ثابت شاتل (+ADSL2) و اینترنت همراه شاتل (شاتل‌موبایل) ایجاد شده است. همچنین مزیت بسیار خوب این سرویس این است که وقتی اینترنت ثابت شما قطع شود ایتنرنت همراه به عنوان پشتیبان و جایگزین می توانید استفاده کنید.

این سرویس به صورت یک اشتراک یک‌ساله اینترنت +ADSL2 و یک سیم‌کارت اختصاصی نسل چهارم شاتل موبایل به مشتریان ارائه می‌شود و سرویس +ADSL2 آن در هر ماه دارای 4 گیگابایت آستانه مصرف منصفانه بین‌الملل و آستانه مصرف منصفانه داخلی نامحدود است. بسته آغازین سیم‌کارت این سرویس هم دارای سالانه 6 گیگابایت ترافیک اینترنت (ماهانه 500 مگابایت) و امکان 60 هزار دقیقه مکالمه رایگان درون شبکه (ماهانه 5،000 دقیقه) و ارسال 60 هزار پیامک رایگان درون شبکه (ماهانه 5،000 پیامک) است.

همانطور که گفتیم در این سرویس در صورت قعطی قابل جایگزینی با اینترنت همراه خواهد بود.به این ترتیب که سیم‌کارت ارایه شده از طریق یک دانگل به مودم DSL یا کامپیوتر شخصی وصل می‌شود و در صورت نیاز اینترنت همراه این سیم‌کارت جای‌گزین اینترنت ثابت خواهد شد. به این ترتیب این سرویس در هر شرایطی در دست‌رس کاربر خواهد بود.
هزینه استفاده از این سرویس سالانه 78 هزار تومان (ماهانه فقط 6500 تومان) است و مشتریان در صورت تمایل می‌توانند با پرداخت ماهانه 10 هزار تومان از بسته ترافیک نامحدود شبانه برخوردار شوند.
به این هزینه‌ها مبلغ مالیات بر ارزش افزوده اضافه خواهد شد. شما برای دریافت اطلاعات بیشتر می توانید در اینجا کلیک کنید.

استفاده رایگان از پیام رسان های داخلی برای مشتریان پارس آنلاین و بسته های جدید

مشترکین پارس آنلاین ازین پس می توانند از  از پیام رسان های داخلی به صورت رایگان استفاده نمایند. بدین معنی که در صورت هر میزان استفاده از این پیام رسان ها، هیچ ترافیکی از بسته های شما کسر نخواهد شد.پیام رسان های از قبیل  بیسفون پلاس، سروش، گپ، بله، لنزور، آی گپ، جیکو پیک را به صورت کاملا رایگان استفاده کنید.

شرکت پارس آنلاین در طول 18 سال گذشته همواره در تلاش بوده که با ارائه سرویس های متمایز، رضایت مشتریان خود را فراهم کند.  پارس آنلاین مصمم شده که با ایجاد تغییراتی در سرویس های غیر حجمی و سرویس‌های جدید وضعیت به مراتب بهتری را برای مشتریان خود به وجود آورد. شما می توانید با کلیک بر روی این لینک سرویس های جذاب پارس آنلاین را مشاهده کنید.

سرویس های غیر حجمی و بسته های توربو صبانت

شرکت انتقال داده های ندا گستر صبا (صبانت) در راستای ارج نهادن به حقوق مشترکان و رضایتمندی هر چه بیشتر کاربران گرامی،اقدام به افزایش میزان حجم منصفانه سرویس ها خود نموده است.

مشاهده ی بسته های FUP

به اطلاع مشترکین گرامی می رساند  صبانت در راستای رضایت مندی  کاربرانی که علیرغم مصرف پایین در طول یک ماه نیاز به سرعت بالا دارند اقدام به طراحی بسته های افزایش سرعت با نام توربو شارژ نموده است.این دسته از کاربران می توانند به جای خرید بسته های با FUP بالا و متحمل شدن هزینه بیشتر از میزان مصرف خود ، نسبت به فعال سازی بسته های توربوشارژ در پنل کاربری خود اقدام نمایند تا سرعت سرویس خود را ارتقا دهند.

مشاهده ی بسته های توربو شارژ..

اپراتور های همراه

اپراتور های همراه هم کاربران زیادی را به خودش اختصاص داده است و همانند کاربران شبکه های خانگی تعرفه ها و تخفیفاتی را به مشتریان خود ارائه می دهند از جمله اعمال تخفیف 50 درصدی برای پیام رسان های بومی که اپراتور های همراه آن را اجرایی کرده اند. در لینک زیر می توانید مطلب کاملی در این مورد بخوانید:

ارزان‌تر چت کنیم! 

سخن آخر

همانطور که خواندید اپراتور های اینترنت قصد دارند با ارائه بسته ها و تعرفه های ویژه با هم رقابت کنن با توجه به این که تعرفه ها داخلی و خارجی شده اند نظر شما در این مورد چیست؟ سوال این جاست که کدام از پس این موضوع بر می آیند، حال من از شما می پرسم از کدام یک از اپراتور ها استفاده می کنید؟؟ آیا از خدمات که به شما ارائه می دهند راضی هستید؟منتظر نقطه نظرات شما هستیم.

زیست؛ بازار زندگی ایرانی…


راهنمای خرید ماوس و کیبورد

آیا شما هم از جمله افرادی هستید که از همان ماوس وصفحه کلیدی استفاده می کنید که با کامپیوتر خریده اید؟! یا جدیدا خریداری کرده اید و دچار آسیب و کشش عضله شدین!  گاهی سیم ها به هم گره میخورن یا ماوسی که  خریدین کندی و تاخیرش شما رو اذیت می کنه؟ اگر ماوس و صفحه کلید شما مناسب نیست وقتشه که جدیدش رو بخرید.

خرید صفحه کلید یا ماوس چیزی نیست که بخواهیم به سادگی از آن عبور کنیم. شاید پیش بیاد که با رایانه یک یا دو سال قبل از آنکه نیاز به ارتقاء یا تعویض پیدا کند، بتوانید کار کنید اما احتمالاٌ کار با صفحه کلید و ماوس چندین سال‌ طول خواهد ‌کشید. بنابراین خیلی مهم است که پیش از اقدام به خرید مواردی را در نظر بگیرید و سیستمی را تهیه کنید که تمام ویژگی ‌های مورد نظر شما را داشته باشد، بسیار راحت و متناسب با نیاز شما باشد و سالیان زیادی برای شما کار کند.

اگر به یاد داشته باشید، دستگاه‌های قدیمی‌تر (با حساسیت dpi پایین) سبک و متحرک و دارای تاخیر زیادی در کار بودند که برای بازی ها بسیار ضعیف و برای مصارف عمومی آزار دهنده است.

ماوس مناسب بی سیم یا سیمی

کارشناسان حوزه فناوردی اطلاعات به طور جامع و کلی برای استفاده های رو میزی ماوس با سیم را پیشنهاد میکنند و این بستگی دارد که اگر شما بر روی میز رایانه خو وسایل زیادی دارید که باعث اختلال و بی نظمی در کار کردن با رایانه می شود یا سیم ماوس با آنها بر خورد دارد، ماوس مناسب برای شما بی سیم است که سیم آن با وسایل دیگر برخوردی نداشته باشد.اما این نوع ماوس ها به باتری نیاز دارن اگر در جایی هستید که به باتری دسترسی ندارید بهتر است از خرید ماوس کامپیوتر و لب تاپ ار نوع باتری دار منصرف شوید. البته بعضی از ماوس های باتری دار قابلیت شارژ شدن دارند. اما ماوس های سیمی نه به باطری نه به شارژ نیازی ندارند.

تفاوت ماوس های لیزری و نوری

ماوس های نوری توان بین 400 تا 800 نقطه را در اینچ ردیابی می کنند. اما ماوس های لیزری قدرت بیشتری برای ردیابی نقطه در اینچ دارند و این مقدار نقطه در آن ها تا 2000 میرسد. البته این موارد نباید به تنهایی معیار خرید ماوس برای لب تاپ و رایانه باشد. زیرا برای استفاده روزمره از ماوس تعداد نقاط ردیابی اهمیتی ندارند و حتی ماوس های نوری هم می توانند از پس کار های معمولی بر آیند. ماوس های لیزری برای کار های معمولی از جمله آفیس، وب گردی و شبکه های اجتاعی انتخاب مناسبی نیستند. به دلیل اینکه این نوع ماوس ها حساسیت زیادی برخوردارند و سرعت آنها افزایش می یابد که آزار دهنده خواهد بود. اما این نوع ماوس ها برای گرافیست ها و برنامه نویسان بسیار مناسب است زیرا سرعت کار آنها را بیشترمی کند.

کلید های اضافی روی ماوس

کلید های اضافی روی ماوس تنها منحصر به گیمر ها نیست. شما می توانید کلید های اضافی روی ماوس را به صورت دل بخواهی تنظیم کنید تا هر عملیاتی که دوست دارید مانند جولو و عقب رفتن فولدر انجام دهید. ما به شما ماوس های تسکو را پیشنهاد میکنیم که قابلیت های زیادی از جمله تنظیم اسکرول و و کلید های جهت  (کنار اکثر ماوس های تسکو) برای عقب و جولو کردن فولدر  و هر میانبر مشقت باری که با صفحه کلید انجام می دهید می توانید با ماوس های تسکو انجام دهید.

صفحه کلید بی سیم یا با سیم

مانند ماوس مهم ترین مزیت صفحه کلید های با سیم سرعت پاسخگویی که هنگام بازی کردن برای گیمر ها خیلی مهم است. البته شاید صفحه کلید های بی سیم نسبت به ماوس های  بی سیم، مزیت کمتری داشته باشد. زیرا معمولا ماوس  زیاد تکان میخورد و سیم آن دور همه چی پیچ میخورد اما صفحه کلید ها معمولا ثابت هستند.تنها چیزی که اهمیت پیدا میکند ظاهر صفحه کلید های بی سیم است.صفحه کلید های های بی سیم همان نقاظ ضعف ماوس بی سیم را دارن با این تفاوت که گران تر هستن، به باتری بیشتری نیاز دارند، معمولا یک پورت USB را از دستگاه می گیرند (مگر اینکه بلوتوث باشند). ولی اگه بخواهید صفحه کلید را جابه جا کنید (و یا بخواهید ازرایانه به عنوان سینما خانگی استفاده کنید) بسیارخوب خواهند بود.

چطور یک صفحه کلید خوب بخریم؟

خرید شما بسیار بستگی به نوع فعالیت شما دارد. هر صفحه کلید تولیدی در بازار برای قشری از مخاطبان ساخته شده است. شما بایستی بر مبنای کار خود بهترین آنها را انتخاب کنید. در صورتی که کیبورد را برای بازی های حرفه ای نیاز دارید از کیبورد های بازی استفاده کنید تا بهترین بازدهی را داشته باشد. این در حالی است که اگر کیبورد را برای شغل روزانه خود و برای تایپ حجم زیادی از نوشته ها نیاز دارید، کیبورد های Gaming احتمالا گزینه مناسبی برای شما نیست و به اصطلاح دورریختن پول است. در این مورد به دنبال کیبورد های ارگونومی (Ergonomy)  بروید چرا که می توانید ساعتها بدون خستگی دست و انگشتان تایپ کنید و خسته نشوید. نکته دیگر کلید های اضافی و سازگاری در کیبورد ها است اکثر کیبورد ها، کلید های اضافی دارند که معمولا برای اجرا کردن برنامه، کنترل اجرای موزیک، کم و زیاد کردن و صدا و غیره است اما در مورد سازگاری صفحه کلید ها معمولا از پورت های usb استفاده می کنند. پیشنهاد میکنیم قبل از خرید صفحه کلید به سازگاری آن با سیستم خود توجه داشته باشید.

 

لینک خرید انواع ماوس و کیبورد ایرانی

زیست؛ بازار زندگی ایرانی…


کارخانه ای که شرط استخدامش، مجرم بودن است!

معجزه مدیریتی دکتر نبی را می خواهیم در مدیریت و اشتغالزایی به شما معرفی کنیم. شخصی که توانست به کارگیری نیروهای خود را از 15 کارگر به 1000 کارگر ارتقا دهد. و شرط استخدامش مجرم بودن است!

خلاصه ای از کارخانه ای که شزط استخدامش مجرم بودن است!

گزارش از کارخانه آرشیا. کارخانه ای که شرط استخدامش سابقه مجرمیت است. به این میگن معجزه مدیریت.

میان خبرهای ناگواری که در حوزه مدیریت کشور بگوش میرسه ناگهان به مواردی بر میخوری که باید چشمات رو بشویی شاید خواب می بینی!

تابستان امسال که دکتر ابوالعلایی برای یه دوره آموزشی آمده بود شیراز، در سخنرانیش گفت نظرتون در باره بکارگیری مجرمین در شرکتتون چیه؟ همه یکصدا گفتند مطلقا راه نمیدیم. او گفت حالا به شما شرکتی رو معرفی میکنم که شرط استخدامش دقیقا مجرم بودنه !!

از پیک بامدادی گزارشی از این شرکت پخش کرد. با دکتر علیرضا نبی مدیر عامل گروه کارخانجات زیتون آرشیا مصاحبه کرد. دیدگاه هائی که باعث افتخار هر ایرانی میتونه باشه.

تراز او یک سر و گردن از تمام دیدگاه هایی که در اشل های بزرگ دیدم بالاتر بود. مجموعه ای که با 15 معتاد ترک کرده شروع شده، الان بیش از هزار نفر پرسنل در مشهد داره و 150 کارگاه رو ساپورت میکنه.

مصاحبه رادیو با پرسنل کارخانه بهت آور بود. یکی چاقو کش بوده، دیگری باند مواد مخدر، سومی زن خیابانی و از همه عجیب تر سارق مسلح بود که باور نکردنی است.

دکتر گفت من و فرزندانم همه در کارخانه، نه فقط همپای دیگران کار میکنیم، بلکه با کارگران زندگی می کنیم. با همون سرویسی که پرسنل به کارخونه میان رفت و آمد می کنیم. همراه اونا غذا میخوریم و همون غذا رو هم میخوریم.
او که کاملا مشخص بود از کار خود به وجد آمده، تاکید کرد اگر برای آنها کاری انجام دهی آنها متقابلا برای شما جانفشانی می کنند.

در سایه همین روحیه، آرشیا که روزی یک کارگاه 15 نفره بود امروز به 3 کارخانه بزرگ با 1000 نفر پرسنل تبدیل شده.

دیدگاه او ستودنی است:”خدا اینها را بخشیده، ولی ما اینها را نمی بخشیم.” باز هم ثابت شد این چشم اندازها هستند که به کسب و کارها اعتبار میدهند.

داستان زندگی دکتر نبی

دکتر «علیرضا نبی» که قصد دارد اسمش با پایان جسم‌اش فراموش نشود و خداوند را ناظر بر رفتار و کردارش می‌داند با افتخار می‌گوید کارآفرین برگزیده امروز همان پسرک روزنامه فروش و واکسی دیروز است.

وی مفتخر است کارخانه‌های عظیمی را به بار نشانده که شرط استخدام در آنها، سوء پیشینه است. زنان و مردانی چرخ این کارخانه‌ها را می‌گردانند که جرمی در کارنامه زندگی آنها ثبت شده اما حالا مدیران و متخصصان این جامعه را تشکیل داده و به شایستگی نشان داده‌اند کافی است همت به خرج داد تا سیاهی‌های زندگی، جای شان را به سپیدی‌ها دهند.

 آن روزها

جمله‌های شمرده و شیرینش این گونه آغاز شد: نهم شهریور ماه سال 1347 در یک خانواده مذهبی و پرجمعیت، در یکی از روستاهای حاشیه مشهد به دنیا آمدم. آن روز‌ها زندگی برای فقرا خیلی سخت و فاصله طبقاتی بسیار بود، یکی از گرسنگی می‌مرد و دیگری از سیری.

مدرسه پدر

به دلیل وضعیت نامناسب مالی مجبور به مهاجرت شدیم. شغل پدرم با عزاداری امام حسین(ع) گره خورده بود. زنجیر‌های عزاداری، کتیبه، سنج و ادوات مراسم سوگواری حضرت را می‌ساختند. دکتر نبی با یاد‌آوری آن خاطرات گفت: خدا رحمت کند پدرم را، همیشه مرا پشت دوچرخه‌اش می‌نشاند تا برویم زنجیرها را بفروشیم. به من می‌گفت: «تو را با پول امام حسین(ع) بزرگ می‌کنم، باید وقتی بزرگ شدی در خدمت حضرت(ع) باشی.»

دکتر نبی آن روزها نمی‌دانست، اما حالا یقین دارد که پدر خوب می‌دانست، او را پشت صندلی‌های کلاس درس امیدواری و سختکوشی می‌نشاند. می گوید: ما خوشمزه زندگی می‌کردیم نه خوشگل. تنها یک مرتبه از او کتک خوردم، آن هم زمانی بود که هنوز مادرم سر سفره ننشسته بود که من مشغول خوردن غذا شدم. همیشه مادرم را «خانم» صدا می‌کرد. به یاد ندارم به او بی‌احترامی کرده باشد. برای همین است که همیشه می‌گویم من مهرورزی را از پدرم آموختم و همواره سعی می‌کنم بر خلاف زندگی‌های امروزی که در آن خشونت بیشتر از مهر ورزیدن نمود دارد، همراه اعضای خانواده مهربانی را تمرین کنیم. وی ادامه داد: درست است امکانات زندگی ما برای آسایش کم بود، اما به خاطر آنکه آرامش در زندگی ما فریاد می‌زد، زیبا بود. به هیچ عنوان دوست ندارم آموزه‌های پدرم را به فراموشی بسپارم. فهمیده‌ام امکانات زندگی آسایش می‌آورند نه آرامش، برای همین است که با وجود سه کارخانه، در همان خانه‌ای که از 10 سال گذشته مستأجر بودیم زندگی کرده و از وسایل 10 سال قبل استفاده می‌کنیم و نه تنها از این بابت ناراحت نیستیم، بلکه احساس آرامش می‌کنیم. خیاطی محل، ما را خوب می‌شناسد زیرا همیشه پوریا و پیام لباس‌های مرا می‌برند تا برایشان اندازه کند. من از این کار تنها یک هدف دارم، اینکه فرزندانم بیاموزند خوشمزه زندگی کنند زیرا محال است کسی به دنبال زندگی این چنینی نباشد.

 مجرم اما مورد بخشش

اندیشه خدمت به کسانی که جامعه طردشان کرده و کسی به آنها محل نمی‌گذارد در حالی که هموطن هستند و حتی شاید دل شان نزدیک‌تر از خیلی‌ها به خدا است برای او عشقی بسیار شیرین و جذاب بود که می‌خواست در آن غرق شود. او روحیه خدمت‌رسانی را از مادرش هدیه گرفته و خدا را شاکر است که توانسته شرایطی را فراهم کند تا  صدها نفرمستقیم و غیر مستقیم در بزرگ ترین واحد تولید و بسته ‌بندی زیتون کشور که برای نخستین مرتبه زیتون ایران را به کشورهای امریکا، قطر، مالزی، کویت و کردستان عراق صادر می‌کند مشغول به کار شوند.

همه نیروهای این مجموعه، دارای همان فاکتوری هستند که باعث می‌شود هیچ مجموعه‌ای حاضر به پذیرش آنها به عنوان نیروی کار نشود. علیرضا نبی تحقیق کرده و سابقه دارانی را به مجموعه راه داده که اکثر آنها جرایم غیر عمد داشته‌اند و در سال‌های حبس کسی به ملاقاتشان نرفته است. برای پرداخت بدهی آنها، تهاتر صورت گرفته و به جز بخشی از بدهی شان که با وام‌های دریافتی ضمانت کارخانه پرداخت شده، مابقی بدهی از حقوق دریافتی شان کسر می‌شود.

حالا تمام امید آنها سقف همین کارخانه‌ها است و سعی شان بر این است که سقف آرزوهایشان فرو نریزد، مجرمان دیروز، شاغلین پر تلاش امروز که جوان‌ترین آنها 18 ساله و پا به سن گذاشته‌ترین شان 45 ساله است، در همین کارخانه‌ها یاد گرفته‌اند از حوضچه‌های کوچک، ماهی‌های بزرگ صید کنند.

 مادرانه‌ها

علیرضا نبی هر لحظه و هر جا دفتر ذهنش را ورق می‌زند، می‌داند بهترین‌های ممکن را همان دو فرشته – پدر و مادر – به او هدیه داده‌اند و بی‌انصافی است اگر حالا که آسمانی شده‌اند، یادشان را زنده نگه ندارد. مادر به او آموخت هر آنچه در هستی و گیتی وجود دارد، اجاره‌ای و متعلق به خداوند است و با بخشیدن آنها می‌توان خداوند را خشنود ساخت. برای همین است که لحظه‌ای دست از تلاش بر نمی‌دارد تا با بخشیدن آنچه از جانب خدا موهبت است در مسیر رضایت معبودش گام بردارد. «سال 1355 تنها دو روزنامه کیهان و اطلاعات در کشور منتشر می‌شد و به دلیل شمارگان محدود، خیلی زود تمام می‌شد. هر روز صبح مادرم در صف کیوسک روزنامه فروشی می‌ایستاد و 10 عدد روزنامه را به مبلغ 100 ریال می‌خرید. صبر می‌کرد از مدرسه برگردم تا ساندویچ تخم مرغ و سیب زمینی را که با دستان نازنین‌اش درست کرده بود، به من بدهد.»

کارآفرین نمونه کشور با مرور آن روزها ادامه می‌دهد: بعد همراه من تا چهار راه اصلی شهر می‌آمد، روزنامه‌ها را به دستان کوچک من می‌داد و در کنار دیواری می‌ایستاد و چشم از پسر 10 ساله‌اش بر نمی‌داشت. لا به لای ماشین‌ها فریاد می‌زدم روزنامه!‌ روزنامه! ‌گاهی هم یک تیتر جنجالی را تکرار می‌کردم. خیلی‌ها به روزنامه احتیاج نداشتند، اما به رسم لطف از من می‌خریدند. سرد بود و خسته می‌شدم اما هر بار که به نگاه گرم مادرم در آن طرف خیابان خیره می‌شدم انرژی می‌گرفتم. از فروش روزنامه‌ها 15 تومان کاسب می‌شدم، به سمت مادرم می‌دویدم، خود را در آغوش او رها می‌کردم و همه ناملایمات را از یاد می‌بردم، با شادمانی می‌گفتم امشب شام داریم و هر 5 نفرمان خوشحال می‌شویم. او بسیار ظریف روح و جسم من را به امام رضا(ع) گره زد. کمی که بزرگ‌تر شدم به دو طرف یک جعبه میوه که در آن فرچه و واکس بود نخ می‌بست و به گردنم می‌انداخت و می‌گفت برو کفش زائران ضامن آهو را واکس بزن. به او می‌گفتم اگر به قسمت‌های بالای شهر بروم پول بیشتری گیرم می‌آید، اما پاسخی که می‌شنیدم این بود «نه برو اطراف حرم تا گرد و خاک متبرک کفش زائران امام رضا(ع) بر لباست بنشیند.»به همین واسطه بود که هر روز ساعت‌ها رد نگاهش به گنبد طلایی امام مهربانی‌ها(ع) که از تابش نور خورشید برق می‌زد پیوند می‌خورد و «رضا رضا(ع)» آهنگ کلام هر روزه‌اش شده بود. حالا دیگر آن سرماها و گرما‌ها به یادش نمی‌آید اما خوب به یاد دارد مادر ژاکت خود را به تن زن کولی که از سرما می‌لرزید، پوشاند. خوب به یاد دارد وقتی پدر نوازشش می‌کرد و با اعتراض نزد مادر می‌رفت و از دستان پر از ترک پدر شکایت می‌کرد، مادر چه پاسخی داد که حالا از خودش به واسطه ترک نداشتن دستانش خجالت می‌کشد. مادر می‌گفت: «هر کدام از آن ترک‌ها به خاطر نان حلالی است که سر سفره ما می‌آورد، من آن ترک‌ها را دوست دارم و به آنها افتخار می‌کنم.»

 لحظه‌های ماندگار

کودکی‌ها را گذرانده بود، درس می‌خواند و کار می‌کرد، اما آرام بود. هدف داشت و می‌خواست هرچه زودتر به آن دست پیدا کند برای همین راحتی را خلاصه شده در تلاش می‌دانست. اکنون نیز از دیدگاه او ذهن برای آرامش داشتن، به هدف نیاز دارد. این را از نتیجه تحقیقاتی که درمورد دانشجویان یک دانشگاه انجام داده است می‌گوید؛ دانشجویانی که جامعه‌های آماری نشان داده نزدیک به 90 درصد شان هدف ندارند.

از زمانی که‌روی نخستین پله نردبان هدف پا گذاشت این‌گونه می‌گوید: 17 ساله بودم که کارگاهی را راه‌اندازی کردم و 5 نفر همراه داشتم، کار کتیبه‌های عزاداری کمی مدرن شده بود، اما کیفیت چاپ بسیار ضعیف بود. به واسطه پدر با این کار آشنا بودم، به ذهنم رسید کار تکراری محکوم به شکست است، پس باید کار نو انجام شود. می‌بایست به جای چاپ روی پارچه‌هایی با آن کیفیت پایین، پارچه‌های مخمل انتخاب شود. ایده خوبی بود ولی سرمایه این کار را نداشتم. به لطف خدا با کمک دفتر مراجع و سود خوبی که فروشنده‌ها کسب می‌کردند کتیبه‌های مخمل با چاپ برجسته رونق گرفت. خبرش به عراق رسید و طی یک فراخوان از سوی «روضه الحیدری» که به منظور تهیه زیباترین طرح‌ها برای کتیبه روی مقبره متبرک حضرت علی(ع) مطرح شد، زنان شاغل در کارخانه‌های زیتون که دلیل حبس آنها معضلات خیابانی بود، طرحی را ارائه کردند و به این ترتیب گوی سبقت را از 8 کشور شرکت‌کننده در این فراخوان ربودند زیرا عنوان طرح برتر از آن همین زنان شد.

وی ادامه داد: بخش زیبا و تکان دهنده این داستان به زمانی باز می‌گردد که برای نصب کتیبه همراه چند نفر که یکی از آنها سر گروه همین بانوان بود به نجف اشرف مشرف شدیم. پس از شست و شوی داخل ضریح، سرگروه زنان گفت: با وجود اینکه یک سال برای این کار زحمت کشیده‌ایم نمی‌شود ما هم قبر مبارک را زیارت کنیم. این را به متولی ضریح گفتیم اما بسیار عصبانی شد و واکنش بدی نشان داد. در همین اثنا بود که آن زن داخل ضریح شد و از آنجا که مرسوم نیست کسی را که وارد ضریح شده با زور خارج کنند، آن زن نزدیک به 30 دقیقه به نیایش پرداخت و به این ترتیب و به گفته همان متولی، در حدود 400 سال اخیر تنها زنی بود که به داخل ضریح مبارک حضرت علی(ع) راه یافته بود.

همین اتفاقات است که دکتر نبی را به یقین رسانده کافی است از اعماق وجود، نسبت به یک کار نادرست نادم بود، تا پروردگار مهربان، خط بطلانی بر تمام تاریکی‌های گذشته بکشد.

  همراه هر دقیقه

تلاش، بخشش، محبت، دینداری، عشق به امام حسین(ع) و امام رضا(ع) را از پدر و مادرش آموخته و فکر‌های بزرگ امروز را مدیون همسرش و خانواده او می‌داند. دکتر که در سن 19 سالگی ازدواج کرده است می‌گوید: وصلت با یک خانواده فرهنگی باعث شد ذهنم باز‌تر شود. پای یک مادر دیگر هم به زندگی‌ام باز شده بود. به مادر همسرم مانند مادرم وابسته بودم اما آموزه‌های او متفاوت بود. از سر کار که به خانه شان می‌رفتم یک کتاب به دستم می‌داد تا بخوانم. من هم که سراپا خستگی بودم بهانه می‌آوردم تا کتاب نخوانم اما او قانع نمی‌شد، عینکش را به چشم می‌زد و می‌گفت «پس من برایت کتاب می‌خوانم و تو گوش بده. «این رفتارهای خانواده همسرم مرا به این فکر وا داشت که تحصیلاتم را ادامه داده و تکمیل کنم، ضمن اینکه مهریه همسرم، وفای به یک قول از جانب من بود، او به من گفت: «حقم را به یک قول می‌بخشم، اینکه مدرک دکترا بگیری.»

نبی ادامه می‌دهد: کلاس‌های شبانه شروع شده بود و آن کسی که بهترین همراه و همگام من در این دوران شد همسرم بود. هر وقت از عصبانیت کتاب ها و دفترها را پاره می‌کردم او با حوصله آنها را به هم می‌چسباند و دوباره جوانه امید را در وجودم زنده می‌کرد. روزها گذشت تا اینکه برای اخذ مدرک دکترا به کشور مالزی رفتم. نمی‌خواستم مانند کرم ابریشمی باشم که همه دنیای خود را در پیله‌اش خلاصه می‌دید. روزهای سختی بود، اما مهاجرت  مرا  به خانواده‌ام نزدیک‌تر و دلتنگی‌ها به دوست داشتن هایمان کمک کرد. بازگشتم و با توشه‌ای که از سال‌ها تلاش، پر شده بود فکر ایده‌ای نو به ذهنم رسید تا پلی برای رساندن درماندگان به ایستگاه آرامش شوم.

 برگ‌های زرین زندگی

دکتر نبی سه کارخانه زیتون در مشهد و مینو دشت استان گلستان را نه با هدف ثروتمند شدن بلکه با هدف توسعه و تسهیل روند اشتغال ایجاد کرد. ضمن اینکه همه ماشین آلات این کارخانه نیمه اتومات هستند تا نیمه دیگر توسط نیروهای این مجموعه مهیا شود. می‌گوید: 400 نفر در این مجموعه‌ها به صورت مستقیم فعالیت می‌کنند که بخشی از آنها حمایت شدگان هستند و در کنار افراد متخصص حضور پیدا می‌کنند تا به این ترتیب روند توانمند‌سازی صورت گیرد، اما سایر مرتبطین با مجموعه را خانواده‌های افراد آسیب دیده تشکیل می‌دهند که کارهای جانبی را مثل پوست کندن سیر و گردو، هسته کردن زیتون و… انجام می‌دهند. علاوه بر این توانسته‌ایم اتفاقات مهمی برای کشور رقم بزنیم، صادرات فرآورده‌های زیتون برای نخستین مرتبه در کشور، حضور نیروهای آسیب دیده در کنار نیروهای تحصیلکرده، ‌متخصص و آرمانگرا و مهم‌تر از همه جایگزینی آب دریا با آب شرب در جهت جبران بحران کم آبی در کشور، به منظور از بین بردن تلخی زیتون در کارخانه مینو دشت که برای نخستین مرتبه در دنیا انجام می‌شود همه و همه نتیجه همدلی نیروهای این کارخانه‌ها است؛همان‌هایی که با وجود مشکلات متعدد در زندگی شان، از دریافت یارانه هم انصراف دادند./مشرق

زیست؛ بازار زندگی ایرانی…