
پیام رسان داخلی یا خارجی؛ این سوالی است که امروز نقل محافل مجازی و واقعی است! ما در این مقاله میخواهیم با بررسی اثرات پیام رسان خارجی و تجربه یکی از کشور ها در فیلترینگ به این سوال پاسخ بدهیم.

**پیام رسان داخلی یا خارجی؟
هیچ انسان عاقلی نمیپذیرد که سوار خودرویی شیک و مدلبالا شود که فاقد ترمز بوده و در حال سقوط به قعر دره است! در این شرایط سوار شدن به خودرویی ساده تر و با سرعت کمتر و حتی پیاده روی عاقلانه تر است.
اکنونکه چندی است تصمیم بر محدودسازی شبکههای پیامرسان خارجی قرارگرفته است، یکی از چالشهای این تصمیم موضوع «کسبوکارهای شکلگرفته در این شبکهها» و بلاتکلیفی آنها در شرایط جدید است. از قضا برخی منتقدان محدودسازی شبکههای خارجی نیز روی همین محور تأکید کرده و کار بهجایی رسیده که بعضاً آتش افروزان برونمرزی آشوبهای اخیر نیز به همین بهانه، ناراحتی خود را از مسدود شدن مسیر هموار فتنهانگیزی را بروز میدهند.
برای ارزیابی این ادعا که انسداد تلگرام موجب اختلال کسبوکارهای فعال در شبکههای پیامرسان شده و به زیان اقتصاد و اشتغال عمومی است، باید از دو جنبه مختلف به بررسی این ادعا پرداخت:
الف- ارزیابی منافع عمومی:
همه مردم با هر نوع سلیقه فکری در این موضوع همنظر هستند که امنیت کالایی است بینظیر که نمیتوان آنرا با هیچ کالای مشابه ای تعویض نمود. هیچ انسان عاقلی نمیپذیرد که سوار خودرویی شیک و مدلبالا شود که فاقد ترمز بوده و در حال سقوط به قعر دره است! شبکههای پیامرسان موجود با منشأ خارجی هراندازه هم که موجب سهولت در برخی فعالیتهای روزمره و یا ایجاد کسبوکار برای بخشی از جمعیت کشور شده باشند، درعینحال به سنگری برای تردد آزاد دشمن به داخل کشور تبدیلشده و امنیت عمومی را از اکثریت مردم و جامعه سلب نمودهاند.
در یک مقایسه عقلایی نمیتوان امنیت همه مردم را فدای ارتزاق عدهای از مردم نمود. اقتصاد و معاش تا زمانی سودمند است که امنیتی در جامعه وجود داشته باشد، چراکه نامنی جامعه کلیت کسب و کار کشور را به مخاطره می اندازد.
ب- ارزیابی اقتصادی:
در حال حاضر تعدادی از شبکههای پیامرسان داخلی نیز وجود دارند که شاید فعلاً از نظر کیفیت هنوز جای پیشرفت دارند و بهرهبرداری از مشابههای خارجی برای مصرفکننده داخلی هنوز سادهتر و جذابتر است. اما نکته مهمتر آن است که در یک نگاه ملی و حتی بر اساس محاسبه هزینه-فایده اقتصادی بهرهبرداری از پیامرسانهای داخلی به دلایل گوناگون صحیحتر است:
1- پیامرسانهای خارجی موجب خروج ارز قابلتوجه از کشور میشوند. بهگونهای که بر اساس برآوردها 60 درصد مبلغ 3میلیارد دلاری که سالانه برای واردات پهنای باند کشور میگردد، تنها برای پهنای باند تلگرام است. این بدان معناست که تلگرام سالانه حدوداً 8 هزار میلیارد تومان از درآمدهای ملی را بر باد میدهد.
2- اکنون شبکههای پیامرسان و اپلیکیشین های ایرانی خود قابلیت رشد و شکوفایی داشته و با توجه به آنها میتوان برای جوانان ایرانی شغل ایجاد نمود.
3- همین کسبوکارهای فعال در تلگرام نیز قابلیت مهاجرت به پیامرسانهای داخلی را داشته و میتوانند با تلاشی مختصر جایگاه خود را بازیابند.
4- دولت با جلوگیری از خروج 8هزار میلیارد تومانی ناشی از تلگرام میتواند زمینه کارآفرینی و ایجاد کسبوکار برای دهها هزار جوان ایرانی را فراهم آورد.
5- حتی فارغ از نگاههای اقتصاد کلان و ملی، بهرهبرداری از شبکههای پیامرسان داخلی که از پهنای باند وارداتی استفاده نمیکنند، برای مردم و سبد مصرفی خانوار بهصرفهتر است. احتمالاً بسیاری از مردم هنوز نمیدانند که هزینه استفاده از بسترهای داخلی پهنای باند یکسوم اینترنت وارداتی است و به این دلیل با یکسوم مبلغی که اکنون صرف خرید اینترنت میکنند، میتوانند از شبکههای پیامرسان داخلی استفاده کنند. با توجه به مصرف روزافزون شبکههای پیامرسان مجازی و جایگاه آن در سبد هزینههای خانوار، میتوان گفت این مهاجرت از پیامرسانهای خارجی به داخلی تا چه حد در کاهش هزینههای خانوار تأثیرگذار است. در حال حاضر بهطور متوسط هر خانوار شهری ایرانی در حدود یکمیلیون تومان برای مصارف ارتباطاتی هزینه میکند که اگر یکسوم آنرا برای خرید اینترنت هزینه کند، حدود 100 هزار تومان در شرایط جدید میتواند از هزینههای خود بکاهد، بدون آنکه از شدت مصرف کم کند.
بهاینترتیب حتی محاسبه هزینه فایده اقتصادی چه در سطح خرد و چه کلان نشان میدهد مردم ایران از محدودسازی تلگرام نهتنها زیان نمیبینند، بلکه این رخداد به سود آنها نیز هست.
اینک باید بار به جمله ای که در فرازهای پیشین متن امده بود، تأکید شود. «هیچ انسان عاقلی نمیپذیرد که سوار خودرویی شیک و مدلبالا شود که فاقد ترمز بوده و در حال سقوط به قعر دره است! در این شرایط سوار شدن به خودرویی ساده تر و با سرعت کمتر و حتی پیاده روی عاقلانه تر است.»
البته باید به دستگاههای اجرایی ذیربط و نیز شرکتهای خدمات دهنده ارتباطی داخلی نیز توصیه کرد برای رضایتمندی هرچه بیشتر مخاطبان و فعالان شبکههای اجتماعی بکوشند و بستر را برای اشتغالآفرینی در فضای مجازی امن داخلی فراهم آورند.1

**تجربه جالب چین از فیلترینگ وتکیه بر ظرفیت ملی
چینیها، «ویچت» را یک اپلیکیشن همه کاره میدانند و برای کارهایی مثل تماس صوتی، پیگیری اخبار و تراکنشهای مالی به آن تکیه میکنند؛ پیامرسانهای داخلی نیز میتوانند به این جایگاه دست پیدا کنند.
چندی پیش عدهای موضوعات اقتصادی را دستمایه شروع اعتراضات خیابانی قرار دادند که خیلی سریع این اعتراضات با هدایت سایبری در بستر تلگرام، زمینهساز اغتشاشات و آشوب شد و در نهایت مسئولان برای جلوگیری از خسارتهای بیشتر جانی و مالی، دسترسی به تلگرام را محدود کردند.
اعتراضات با هدایت سایبری در بستر تلگرام زمینهساز اغتشاشات شد و به همین دلیل این پیامرسان فیلتر شد
این اتفاقها نشان داد که مدیریت فضای سایبری (یا همان غلط رایج “مجازی”) تا چه اندازه اهمیت دارد که حتی امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه، برای مبارزه با اخبار جعلی و نادرست در شبکههای اجتماعی، قصد معرفی لایحهای دارد که محدودیتهایی را برای بعضی فعالان سایبری ایجاد میکند. مدیریت این فضای سایبری یا مجازی در کشورهای گوناگون تفاوت دارد که چین یکی از متفاوتترین نوع مدیریت را بر روی فضای سایبری در کشور خود پیاده کرده است.
کشور چین بسیاری از سرویسهای اینترنت مثل موتور جستجوی گوگل، فیسبوک، توییتر، یوتیوب، ویکیپدیا، واتسآپ و غیره را بر اساس سیاستهای خود مسدود کرده، اما معادلهای قدرتمند بومی به ازای آنها ایجاد کرده بهگونهای که اکثر مردم چین خلاء چندانی احساس نمیکنند. برای مثال موتور جستجوی قدرتمند «بَیدو» (Baidu) معادل موتور جستجوی گوگل، سایت «یوکو» (Youku) معادل سایت یوتیوب، شبکه اجتماعی «ویبو» (Weibo) معادل توییتر که کاربران بیشتری نسبت به تویتر نیز دارد، شبکه اجتماعی موبایلی «ویچت» (WeChat) معادل واتسآپ و لاین که با داشتن نزدیک به یک میلیارد کاربر فعال ماهانه یکی از پرجمعیتترین پیامرسانهای دنیاست که بخش اعظم کاربرانش را چینیها و ساکنان کشورهای شرق آسیا تشکیل میدهند.
موتور جستجوی «بیدو» (Baidu) معادل موتور جستجوی گوگل، سایت (Youku) معادل سایت یوتیوب، شبکه اجتماعی (Weibo) معادل توییتر و (WeChat) معادل واتسآپ و لاین، معادلهای قدرتمند بومی در چین هستند بهگونهای که اکثر مردم چین خلاء سایتهای فیلتر شده را احساس نمیکنند
این روزها که تلگرام به دلیل اغتشاشات اخیر فیلتر شده و دوباره بحث پیامرسان بومی مطرح گردیده، بررسی مدل تقریبا موفق چینیها در این زمینه میتواند مسیر بهتری را برای تصمیمسازان و تصمیمگیران حکومت و همچنین تولیدکنندگان و توسعهدهندگان این پیامرسانها جلوی پای آنها قرار دهد. نگاهی کوتاه به کارکرد و نفوذ ویچت در جامعه چین، نشان میدهد که میتوان یک پیامرسان بومی قوی داشت به گونهای که تمام نیازهای کاربران را برطرف کرده و از منظر امنیتی نیز نگرانی خاصی نداشت.
چینیها «ویچت» را به خاطر قابلیتهای متنوعش یک “اپلیکیشن همه کاره” میدانند و برای انجام بسیاری از کارهای خود مثل تماس صوتی، پیگیری اخبار، سرگرمی و تراکنشهای مالی به آن تکیه میکنند
در چین ارتباط کسب و کارها با ویچت به قدری زیاد هست که تمام هزینههای خرید از فروشگاهها، کرایه تاکسی و بلیط هواپیما و… را میتوانید با ویچت پرداخت کنید. با توجه به سهولت جابجایی پول در این اپلیکیشن از طریق QR کد، اسکناس جای خود را به این اپلیکیشن داده است و اکثریت مردم ترجیح میدهند به جای پول نقد از کیف پول ویچت استفاده کنند. اگر شهروند چین باشید و در bank of china حساب داشته باشید، میتوانید درخواست وام خود را به کیف پول ویچت منتقل کنید. همچنین برای شهروندان دارای ID کارت چین در صورتی که پولی در حسابشان نباشد، مبلغی به عنوان کردیت یا اعتبار خواهند داشت. دقیقاً مانند اعتبار کارتهای اروپایی و آمریکایی اگر پول نداشته باشید به شما قرض میدهد. این نرم افزار با قابلیت ارسال moment تقریبا مشابه story در اینستاگرام به حدی در چین رواج دارد که چینیها لحظه به لحظه خود را باهم به اشتراک میگذارند. در واقع اعتیاد به این اپلیکیشن با چنین قابلیتهایی بسیار شدیدتر از تلگرام و اینستاگرام خواهد بود.
الگو قراردادن سیستم فیلترینگ چین پیشنهاد این گزارش نیست، بلکه توجه به الگوی موفق چین در تولید سایتها و شبکههای اجتماعی قوی بومی مد نظر است، بهگونهای که همه جذابیتهای اینترنتی را برای کاربران داخلی خود فراهم آورده و هیچ کم و کاستی برای آنها نگذاشته است
البته ویچت ضعفهایی نیز دارد که تولیدکنندگان پیامرسان داخلی قطعا میتوانند این ضعفها را برطرف کرده و پیامرسان جامع و قدرتمندی تولید کنند که مزایای اکثر پیامرسانهای خارجی مانند تلگرام را نیز داشته باشد. اکنون چینیها ویچت را به خاطر قابلیتهای متنوعش یک «اپلیکیشن همه کاره» میدانند و برای انجام بسیاری از کارهای خود مثل تماس صوتی، پیگیری اخبار، سرگرمی و تراکنشهای مالی به آن تکیه میکنند؛ انجام همه تراکنشهای مالی کاربران یکی از مهمترین قابلیتهایی است که در صورت ایجاد آن در پیامرسان داخلی، میتواند مهمترین مزیت نسبت به پیامرسان خارجی باشد که خوشبختانه بعضی پیامرسانهای داخلی در حال حرکت برای ایجاد این قابلیت هستند که این امر بهشدت به کمکها و حمایتهای دولتی بهویژه بانک مرکزی نیاز دارد.
انجام همه تراکنشهای مالی کاربران یکی از مهمترین قابلیتهایی است که در صورت ایجاد آن در پیامرسان داخلی، میتواند در کنار امنیت بالای آن، مهمترین مزیت نسبت به پیامرسان خارجی باشد
این گزارش بهدنبال الگو قراردادن سیستم فیلترینگ چین نیست (که آن هم در الگوبرداری در شبکه ملی اطلاعات قابل بررسی است)، بلکه بهدنبال معرفی کردن الگوی موفق چین در تولید سایتها و شبکههای اجتماعی قوی بومی است بهگونهای که این کشور، ما به ازای چینیِ همه جذابیتهای اینترنتی را برای کاربران داخلی فراهم آورده و هیچ کم و کاستی برای آنها نگذاشته، تا جایی که یکی بزرگترین جوامع مجازی جهان را از آن خود کرده است.
دولت جمهوری اسلامی نیز مانند حکومت چین میتواند به شرکتهای خصوصی تولیدکننده پیامرسان داخلی خدمات قانونی و حتی کمکهای مالی کند تا هرچه سریعتر قابلیت در پیام رسانهای ایرانی ارتقاء یابد، چرا که مشکل اصلی در قابلیتها و امکانات پیامرسانهای داخلی است؛ مردم زمانی که بتوانند از امکانات و قابلیتهایی که در پیامرسانهایی مانند تلگرام وجود دارد، در پیامرسان داخلی نیز استفاده کنند، نظرشان در رابطه با استفاده از پیامرسانهای خارجی که سرورهای آنها در ایران نیست، عوض خواهد شد و دیگر نگرانی استفاده از پیامرسان خارجی وجود نخواهد داشت.
مردم زمانی که بتوانند از امکانات و قابلیتهایی که در پیامرسانهایی مانند تلگرام وجود دارد، در پیامرسان داخلی نیز استفاده کنند، نظرشان در رابطه با استفاده از پیامرسانهای خارجی که سرورهای آنها در ایران نیست، عوض خواهد شد
اکنون فرصتی مناسب برای دولت جمهوری اسلامی و همچنین تولیدکنندههای پیامرسان داخلی فراهم شده است تا با تشکیل یک کارگروه مشترک، زمینه ارتقاء قابلیت و رابط کاربری پیامرسانهای داخلی را فراهم کنند تا هرچه سریعتر کاربران ایرانی بتوانند کارهای روزانه و حتی تجارت خود را با خیال راحت بهدلیل امنیت بالا و وضعیت ماندگار به دلیل فیلترنشدن پیامرسان داخلی انجام دهند.2

**تجربه?های جهانی چگونگی مواجهه با شبکه های اجتماعی
در این مقاله به این سؤال پاسخ می دهیم که آیا استفاده از شبکه های اجتماعی همچون تلگرام و کانال های ماهواره ای که مقر سرورهای آن ها در خارج از کشور است از نظر شخصی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی به سود کاربران است یا خیر؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا به موضع اتحادی? اروپا در قبال شبکه های اجتماعی نظیر فیسبوک ، گوگل و … می پردازیم. سپس تأثیرات این شبکه ها را به اختصار با ذکر چند نمونه بررسی می کنیم.
1- نظارت بر رسانه
هیچ شبک? تلویزیونی در اتحادیه اروپا برای مخاطبان خارج از مرزهای آن برنامه سازی و پخش برنامه ندارد. به عبارت دیگر، به عنوان مثال، هیچ شبکه ای در ایتالیا برای مخاطبان فرانسوی در فرانسه برنامه تولید و پخش نمیکند[1]. در اروپا محدودیت در پخش موزیک و نمایش فیلم خارجی، همچنین دغدغ? جلوگیری از نفوذ فرهنگ آمریکایی از طریق رسانه ها وجود دارد[2]و[3]. با بررسی برنامه هایی که در شبکه های تلویزیونی آمریکا پخش می شود می توان گفت تقریباً تمام برنامه ها و فیلم ها محصول آمریکا و هالیوود هستند. معمولاً در کشورهای اروپایی مانند فرانسه، برای رسانه ها قوانین دقیقی با جزئیات کامل در برنامه سازی، تولید، پخش و سانسور وجود دارد. این قوانین به صورت کتاب ها منتشر شده اند و قابل خریداری هستند، قوانینی که تعیین می کنند پخش برنامه های آموزشی، میزان پخش موسیقی و فیلم داخلی و خارجی در ساعات شبانه روز به چه صورتی باشد و در چه مواردی سانسور اجرا شود، چه نوع برنامه هایی قابلیت پخش دارند و غیره. این قوانین تقسیم بندی منطقه ای نیز دارند و مناطق به محصولات داخلی، اروپایی، آمریکایی و جهانی تفکیک شده اند[4]. در آمریکا نیز «کمیسیون فدرال ارتباطات» (FCC )[5] مسئول تعیین و نظارت بر سانسور در رسانه هاست. همچنین قوانینی برای تولید فیلم وجود دارد که به آن «قوانین تولید تصویر متحرک»[6] گفته می شود. در صورت اِعمال سانسور، معمولاً متنی در ابتدای برخی فیلم های آمریکایی، آن را اعلام می کند.
2- سرورهای اینترنت مانند تلگرام در خارج ایران است، آیا باید نگران بود؟
ابتدا لازم است مروری مختصر بر چند خبر در اتحادیه اروپا داشته باشیم. با جست وجو می توان دریافت گوگل مراکز داده های خود در اروپا را در ایرلند، هلند، فنلاند و بلژیک قرار داده است[7]. همچنین فیسبوک مرکز داده های خود را برای اروپا در ایرلند قرار داده است. رویترز گزارش کرده که ایرلند از دادگاه عالی اروپا خواسته است مشخص کند آیا انتقال داده ها از مراکز اینترنتی مانند فیسبوک و گوگل از اروپا به آمریکا مجاز است یا خیر؟ این درخواست به دلیل حفاظت شهروندان 28 کشور اتحادیه اروپا از تحت نظر آمریکا قرار گرفتن است[8].
فیسبوک پاسخ به سؤالات متعدد کمیسیون اروپا درباره حفاظت داده های شخصی و تغییراتی را که در برنامه های خود برای راضی کردن اتحادیه اروپا داده است، منتشر کرده است[9].
در این جا خلاصه ای از گزارش فورتون[10] درباره چالش های اتحادی? اروپا و رسانه های آمریکایی را می آوریم. در این گزارش آمده است که با قانون عمومی حفاظت اطلاعات اتحادیه اروپا، شهروندان این اتحادیه کنترل بیشتری بر اطلاعات خود دارند. ازاین رو، گوگل و رهبران فناوری در مقابل مشکل بزرگ تری قرار گرفته اند که تنش بین فرهنگ آن ها و منافع ملی قانون گذاران است. طبق گزارش فورتون، اتحادیه اروپا فیسبوک را به دلیل نقض حریم خصوصی در ماه مه 2017 جریمه کرده است. اپل نیز سرورهای مربوط به چین را در خود این کشور مستقر کرده است تا قوانین محلی را رعایت کرده باشد. همچنین ، در وبگاه کمیسیون اروپایی، خبر جریمه 2.42 میلیارد دلاری گوگل به دلیل شکستن قانون بی اعتمادی (antitrust) در سوء استفاد? موتور جست و جوی گوگل با برتری دادن به برخی کالاها آمده است[11].همان گونه که ملاحظه می شود، شرکت های اینترنتی برای کسب درآمد بیشتر، اطلاعات شهروندان را می فروشند یا در اختیار دولت آمریکا قرار می دهند یا این که اطلاعات نادرست به کاربران می دهند و اتحادیه اروپا برای حفظ امنیت خود و شهروندان آن جا با تمام توان، سعی در نظارت بر عملکرد این رسانه ها دارد.
3- تأثیرات شبکه های اجتماعی و تلویزیون های ماهواره ای
شست وشوی مغزی
اگر با برخی افراد ناراضی از وضع موجود به خصوص جوانان و برخی افراد قشر متوسط (بدون مشکلات مالی حاد) که تحت تأثیر شبکه های اجتماعی و شبکه های ماهواره ای هستند، صحبت کنید متوجه می شوید نارضایتی این افراد ناشی از «حس بدی است» که به آن ها القا شده است. برای مثال، این افراد، داعش و مزدوران آمریکا و عربستان را قادر به ایجاد ناامنی در کشور نمیدانند؛ زیرا آن ها با عقل و تجربه و به طور ناخودآگاه به نقش مؤثر و اقتدار نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی در حفاظت از امنیت کشور پی برده اند. اما به دلیل حس بد القا شده توسط شبکه های معاند و بدبینی ناشی از آن، وقتی درباره دلیل این احساس امنیت آن ها پرسیده می شود، این سؤال آن ها را مشوش میکند چون در این جا به تناقض می رسند؛ اما نمونه دیگر شست وشوی مغزی را در رفتار اجتماعی برخی جوانان میتوان دید، مانند سکسیسم، خون بازی و خودکشی دو نوجوان دختر اصفهانی.این دو نوجوان اصفهانی قبل از خودکشی فیلمی از خود در حدود سه دقیقه روی شبکه های اجتماعی گذاشتند. صحبت های آن ها نشان از نوعی سرخوردگی از دوستان و اطرافیانشان به خصوص دوست پسرهایشان دارد. آن ها می گویند:«سلام به خیلی هایی که این فیلم را می بینند و به خیلی از افرادی که خیلی […] خوردند و پشیمانند. […] دیدی راست بود، دیدی فکر می کردی شوخی بود […]».
اگر این فیلم را بخواهیم از زاویه ای دیگر تحلیل کنیم ملاحظه می کنیم این دو نوجوان تحت تأثیر رسانه (نقش کانال های ماهواره ای در عادی سازی روابط دختر و پسر، نقش تلفن همراه و شبکه های اجتماعی در آسان کردن ارتباط) با دو پسر آشنا و دوست می شوند. روابط بین آن ها به دلیل خام بودن دو طرف دچار تزلزل می شود و سپس شکست عشقی روی می دهد. از طرف دیگر، سبک زندگی و نگاه به زندگی نیز توسط فناوری های جدید تغییر کرده است، «مرگ» به گونه ای سهل و آسان همواره در فیلم ها و بازی های رایانه ای نشان داده می شود. در یک بازی رایانه ای یک کودک تعداد زیادی انسان را با سلاح های گوناگون می کشد. از این رو ملاحظه می شود که این دو نوجوان خندان به سمت خودکشی و مرگ پیش می روند چون همان گونه که در سخنانشان منعکس است، بازی مرگ را نمایش می دهند، آن ها می خواهند پس از مرگشان دیگران پشیمان شوند و آن ها پس از این بازی به نظار? پشیمانی دیگران بنشینند، همانند فیلم ها. بنابراین، برای این دو نوجوان مرگ به مثاب? یک بازی یا یک فیلم است.قسمت عمد? تغییر سبک زندگی در جامعه محصول رسانه است. برای مثال، بیرون غذا خوردن، ازدیاد کافی شاپ های مدرن با طراحی و غذاهای غربی و استقبال از آن ها توسط شبکه های ماهواره ای راه خود را در جامعه باز کرده است. یکی از مشخصه های این تغییر سبک زندگی، گرایش به «نمایش» دادن است. در این باره خواننده می تواند به کتاب جامعه نمایش نوشت? گی دبور مراجعه کند. این دو نوجوان تمایل به نمایش دادن دارند؛ آن چه در این فیلم سه دقیقه ای ملاحظه می شود همان گونه که گی دبور (ص 69) می نویسد[12]، بیرونی بودنِ نمایش نسبت به انسانِ عامل آن، در این امر است که رفتار او از خودش نیست، بلکه برای دیگری است که خود را به او نشان می دهد. فیلم سلفی این دو نوجوان دقیقاً گواه این موضوع است. آن ها خود را در گوشی تلفن همراه و در شبک? اجتماعی می بینند.
استفاده دیگران از اطلاعات
«دیپلماسی سلفی» یکی از مفاهیم مطروحه در دنیای اطلاعات و دیجیتال است. این مفهوم به معنای تصویری است که ملتی بر روی شبکه های اجتماعی از خود نشان می دهند: از آن جا که ملت های جهان تلاش می کنند فعالانه تصویر و اعتبار خود را مدیریت کنند، تحلیل کانال های دیپلماسی یک ملت، می تواند محققان را قادر کند خصوصیت های سلفی یک ملت را شناسایی کنند و تصویری را که یک ملت می خواهد از خود در سراسر دنیا ترویج دهد، آشکار سازند. چون دیپلماسی سلفی از طریق سایت های شبکه های اجتماعی اعمال می شود، اگر به شکل مناسب از آن استفاده شود، می تواند بر برخی چالش های برندسازی ملی فایق آید. سایت های شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک یا توئیتر ابزارها و خطوط اتصال خاصی را ارائه می کنند که تعامل با مخاطبان خارجی را به شکل گفت وگو [ارائه میدهد] … [13].(ص193)از ارجاع فوق می توان نتیجه گرفت که اطلاعات درون شبکه های اجتماعی هرچند که فرض کنیم بی ارزش هستند، برای محققان باارزش خواهند بود. این مسئله را می توان با مثالی بهتر توضیح داد. تاکنون چند عکس خصوصی و خانوادگی خود را به همکارانتان نشان داده اید؟ اما در تلگرام چه تعداد از این عکس ها برای مثال از شب یلدا در گروه های خانوادگی به اشتراک گذاشته شده است که تمام آن ها نیز در اختیار صاحبان شبکه های اجتماعی هستند که می توانند برای اهداف خاص در اختیار محققان و دولت های خارجی قرار گیرند؟ کتاب مشهور تمایز نوشت? پی یر بوردیو دقیقاً برمبنای تحلیل این گونه اطلاعات نوشته شده است[14]. مثال دیگر را می توان در «#پشیمانیم» جست وجو کرد که درست مدتی قبل از اغتشاشات اخیر یک نظرسنجی از نارضایتی مردم نسبت به عملکرد دولت مستقر را به سرویس های اطلاعاتی خارجی داد، هرچند که باتوجه به عنایات الهی ناکام ماند. بنابراین، با روش های علمی متعددی که در تحلیل داده های حجیم وجود دارد، بررسی عکس ها و مطالب منتشر شده در شبکه های اجتماعی می تواند انجام گیرد و اطلاعات ارزشمندی را درباره وضعیت اجتماعی کشور به دولت های متخاصم انتقال دهد که مغایر با منافع و امنیت ملی کشور و ایرانیان است. حساسیت اتحادیه اروپا که همواره گوگل، فیسبوک و غیره را زیر نظر قرار داده است، نیز بر این مبناست.نکت? دیگر ایجاد مشکلات شخصی است که از طریق انتقال و فروش اطلاعات توسط این سایت ها یا هک شدن آن ها به وجود می آید؛ به طوری که تمام اطلاعات شخصی فرد در معرض دید عموم قرار می گیرد، مانند نشر عکس های نامناسب برخی هنرپیشگان در آمریکا.
تضاد منافع ملی با منافع تلویزیون های ماهواره ای
اگر مخاطب خود را تمام ایرانیان قرار دهیم، می توان آن ها را به دو دسته تقسیم کرد: ساکنان ایران و افرادی که مقیم کشورهای دیگر هستند. در میان ایرانیان خارج از کشور، تعدادی از افراد به نوعی مجبور به اقامت اجباری در خارج از کشور هستند که امکان برگشت به کشور را به دلیل جرم هایی که انجام داده اند، ندارند. این افراد معمولاً زندگی نامناسبی دارند که علت آن یا اقتصادی یا روحی یا هم به دلیل نداشتن ارتباط با کشور است. عده ای از این افراد با رسانه های خارج از کشور همکاری دارند. بازگشت این افراد به کشور به دو صورت امکان پذیر است: 1) پاسخگو بودن در مقابل دادگاه 2) تغییر حکومت. معمولاً آن ها راه دوم را برمی گزینند. برای خارج نشینان مذکور اگر طرح تغییر حکومت منجر به اخلال در امنیت داخلی، تحریم های بیشتر و بروز مشکلات اقتصادی و غیره بشود، تأثیری در زندگی آن ها نخواهد داشت؛ اما برای مردم دیگر ایران، تغییر حکومت آثار مستقیم در امنیت و زندگی شخصی آن ها دارد. مردم ایران تأثیر سیاست های آمریکا را در اجرای طرح جدید خاورمیانه و مشکلاتی که آمریکا و هم پیمانان آن برای مردم کشورهایی نظیر مصر، عراق، افغانستان و لیبی به وجود آورده اند، دیده اند. به عنوان اخبار اطلاع زدای تحریف گرانه، می توان از گزارش سایت «بالاترین»، هم صدا با رژیم صهیونیستی، درباره اصابت نکردن دقیق موشک های پرتاب شده توسط ایران به مقر داعش در دیرالزور نام برد[15]. درحالی که این موشک ها مطابق اظهار بسیاری از خبرگزاری های غربی دقیقاً به هدف برخورد کرده اند. در مقابل این گزارش، تحلیلی از توانایی ایران و اصابت دقیق موشک ها در وبگاه «مرکزی برای تحقیقات استراتژیک در فرانسه» آمده است[16]. البته اطلاع زدایی برای اهدافی خاص و در مکانی بسط می یابد که دیگر جایی برای حقیقت سنجی نیست (گی دبور:ص243) که این هدف را رسانه های معاند با تلقین و تکرار در قالب بی اعتمادی به منابع داخلی پیش می برند.
4- نتیجه
در این مقاله آسیب های امنیتی، سیاسی و اجتماعی ناشی از شبکه های اجتماعی و رسانه های خارج از مرزهای کشور را بیان کردیم و برای آن ها مثال هایی از وقایع اخیر کشور آوردیم. اگر رسانه ها و شبکه ها داخلی باشند، همان گونه که اتحادی? اروپا بر آن اصرار دارد، اطلاعات شهروندان و کشور حفظ می شود و مورد سوء استفاده کشورهای متخاصم قرار نخواهد گرفت و بدین ترتیب، امنیت ملی بهتر حفظ می شود. ازاین رو تصمیم مناسب همگانی در استفاده یا استفاده نکردن از رسانه هایی همچون تلگرام، فیسبوک یا شبکه های ماهوارهای، می تواند هم ارز تصمیم برای حفظ امنیت ملی و اجتماعی کشور باشد.3
هر ایرانی می تواند با حمایت از تولید ملی که پیام رسان های داخلی نیز داخل این سبد تولیدی محسوب می شوند، قدمی در ایجاد اشتغال و استقلال کشور بردارد.
از:زیست نوشت
زیست؛ بازار زندگی ایرانی…
پی نوشت:
[1] اگر هم تعداد بسیار محدودی از این شبکه ها وجود دارند، مانند TV5 Monde که شبکه ای فرانسوی است و در کشورهای فرانسه زبان پخش می شود، این موضوع با توافق دولت هاست و برنامه های این شبکه ها ترکیبی از بازپخش برخی از برنامه های داخلی فرانسه و کشور مقصد مثلاً کاناداست. به عبارت دیگر، فرانسه برنامه سازی با اهداف خاصی را برای کانادا انجام نمی دهد.
[2]https://www.lesechos.fr/tech-medias/medias/030983068515-pourquoi-le-cinema-americain-domine-sur-les-ecrans-europeens-2137127.php
[3] https://www.lejournalinternational.fr/Suede-egalite-des-genres-au-cinema_a1444.html
[4] Politique culturelle et droit de la radio-télévision, Edited by Hugues Dumont, Alain Strowel, Publications Fac St Louis, 1998 – Audiovisuel – Droit – 309 pages
[5] Federal Communications Commission (FCC)
[6] Motion Picture Production Code
[7] https://www.google.com/about/datacenters/inside/locations/index.html
[8]https://www.reuters.com/article/us-eu-privacy-facebook/ireland-asks-europes-top-court-to-rule-on-eu-u-s-data-transfers-idUSKCN1C80XQ
[9] http://ec.europa.eu/justice/news/consulting_public/0006/contributions/not_registered/facebook_en.pdf
[10] http://fortune.com/2017/07/20/google-facebook-apple-europe-regulations/
[11] http://europa.eu/rapid/press-release_IP-17-1784_en.htm
[12] گی دُبور، جامعه نمایش، ترجم? بهروز صفدری، چاپ دوم، نشر آگه، تهران، 1393.
[13] کورنلیو بیولا، مارکوس هلمز، دیپلماسی دیجیتال: نظریه و عمل، ترجم? رعنا کاظمی مهرآبادی، نشر کتاب پارسه، تهران، 1395.
[14] پی یر بوردیو، تمایز، ترجم? حسن چاوشیان، چاپ دوم، نشر ثالث، تهران، 1391.
[15]https://www.balatarin.com/permlink/2017/6/19/4553067
[16]https://www.frstrategie.org/publications/notes/thinking-twice-about-iran-s-missile-trends-the-threat-is-real-but-different-than-predicted-12-2017
1.فارس
2.مشرق
3.خراسان(نویسنده : دکتر سید مجید صابری فتحی عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد)